آمدم با غزلِ حادثهی انسانها شبِ تلخیست؛ شبِ شاعریِ هذیانها ما همه خانه به دوشیم؛ چه باکی از مرگ؟ بگذارید بخوابیم به گورستانها بگذارید که در سردیِ دی، با وحشت زیر بوران، بفشاریم بههم دندانها شبِ تزویر، به تاریکیِ خود مشغولاست تا سر نیزه بمانند تنِ قرآنها شیخ در سایهی اوهام، غمِ دین میخورد …و نفهمید چه آورده سرِ ایمانها؟! ...
ادامه مطلب »آرشیو برچسب: عاکف کرمانی
انتشار دو غزل یلدایی عاکف در نشریه ذوالفقار کرمان
چهارشنبه یکم دی ماه دو غزل از سروده های عاکف با عنوان “زمستان” و “پاییز رفت و…” در شماره ۸۶۹ نشریه ذوالفقار کرمان منتشر شد: اول فصل زمستان، دل، بهاری میشود ژاله ی اشک غزل، بر صفحه جاری میشود در نشیب کوه های سرد ده، با زخمِ عشق مردِ چوپان عاقبت یک شب فراری میشود “گرچه یاران فارغند از یاد ...
ادامه مطلب »به بهانه حضور استاد مودب در برنامه تلویزیونی: “شنیدن کی بود مانند دیدن”
اواخر تیرماه بود که گفتگویی با استاد جمال الدین مؤدب در نشریه ذوالفقار به چاپ رسید. استاد مسلم خوشنویسی که تابلوهای منحصر به فرد وی، چشم نواز و اعجاب برانگیزند. استاد جمالدین مؤدب که بیش از چهل سال مسؤول انجمن خوشنویسان کرمان بود و شاگردان بسیاری را تربیت کرد بی گمان حق زیادی بر گردن هنردوستان و فرهنگ دوستان دیار ...
ادامه مطلب »روز دانشجو…
دیروز برای یافتن آرامش و تمرکز فکر درباره ی یک تصمیم قطعی و سازنده، در آستانه “روزدانشجو” سری به دانشگاه و به تعبیری سری به خاطرات گذشته زدم. دوران تحصیل در مجموع دوران خوبی بود؛ ایام مدرسه از دبستان تا دبیرستان و دانشگاه هم در دوران کارشناسی عمران و هم در مقطع ارشد ادبیات هر کدامش دارای مضامینی خاص و ...
ادامه مطلب »برای پدربزرگم که دیگر نیست…
در هوای برگ ریزان، شهر در بیداد ماند بی حضورت باغچه در حسرت شمشاد ماند خواستم تکبیرگویان با توهمراهی کنم در گلوی خستهی من حسرت فریاد ماند تیشهای بردار و جای کوه بر جانم بزن رازهای بیستون در سینهی فرهاد ماند عدل دارد خودنمایی میکند در باغ ما «رنج گل بلبل کشید و» گل برای باد ماند خانهی اجداد عاکف، ...
ادامه مطلب »حادثه هشتم آبان…
همراه باحادثه هشتم آبان ماه ۹۵ در خیابانهای پرخاطرهی شهر کرمان، پس از بازدید از چند پروژه ی عمرانی و بررسی وضعیت چند نقطه ی ترافیکی شهر در هوای نسبتا گرم پاییزی(!!) جای یک بستنی زعفرانی خالی بود که عقدهی گرمای آبان را بر سرش خالی کنیم که… حالا پس از ۱۵ سال کار و تلاش های بی وقفه و ...
ادامه مطلب »روز جهانی سکوت
در پایان نامهای پر از سکوت اینگونه رقم خوردم: نارنجی و سرد شبهای طولانی پادشاه فصلها بی لالایی و قصه در کنار خوشههای پروین از زهره تا ناهید در لابلای بوته های نسترن با مریمها و سوسنها با ترانه و ستاره آخ فراموش کردم من در جنگلهای اول مهر شیداترین دل را به تماشا نشستم از گرگان تا کرمان مست ...
ادامه مطلب »مصباح روشن
یوسف رسید و شهر خریدار می شود جمعیتی روانه ی بازار می شود مصباحِ روشنِ شبِ تاریکِ من! بیا این راه، با حضورِ تو هموار می شود من با شما خوشم؛ بخداوندی خدا هرچند این معاشقه انکار می شود امشب تمام قافیه ها کربلایی اند شعرم دوباره وارد پیکار می شود هر لحظه عطرِ تربتِ پاک تو می رسد عمداً ...
ادامه مطلب »پایان روز شهریار: “دیوان به دیوان”
با عذرخواهی فراوان و کمی با تاخیر روز شعر و ادب فارسی را به محضر همه دوستانم، بخصوص دلبختگان وادی ادب و شعرای عزیز تبریک عرض می کنم. هم اکنون که روز بزرگداشت استاد شهریار تبریزی رو به پایان است؛ خدمت دوستان رسیدم به این بهانه: “دیوان به دیوان” غزلیست حاصل سرقت از شاعران بزرگ، و در این ثانیه های ...
ادامه مطلب »#روز_شاعر به مناسبت #فضای_مجازی
این روزها در هیچ فضای دیگری به اندازه فضای مجازی به قلم و صاحبان قلم پرداخته نمیشود. دلیل این داستان هم کمی تا قسمتی مشخص است تعداد سایتها، وبلاگها، پیجهای فیسبوک، صفحههای اینستاگرام کانالهای و گروهای تلگرام واتس آپ و لاین و… آنقدر زیاده شده که متاسفانه هیچ کنترل و ترمزی برای کژیها و ناراستیهای این شبکهها نیست. البته میدانیم ...
ادامه مطلب »انتشار سه مطلب از عاکف در نشریه ذوالفقار کرمان
امروز ۲۰ مردادماه سه مطلب از عاکف در شماره ۸۵۲ نشریه ذوالفقار منتشر شد: غزلی آیینی به مناسبت میلاد حضرت رضا علیه السلام تحت عنوان “بچه ماهی” تقدیم به پیشگاه آن حضرت “ناگفته های بابا رجب” به بهانه شهادت جانباز جنگ، رجب محمدزاده و قسمت پایانی یادداشت “کرامات انسانی در عهدنامه مالک اشتر” در ستون دین و انسان نشریه ذوالفقار، ...
ادامه مطلب »