آرشیو برچسب: محمدعلی عربنژاد

“مرگ اقیانوس” تیتر اول نشریه ذوالفقار کرمان

 مصرع “آب با خود می‌برد خاکستر ققنوس را” عنوان اصلی صفحه‌ی نخست این هفته‌ی  نشریه‌ی ذوالفقار کرمان : مرگ اقیانوس عنوان غزل چند روز قبل بنده در سوگ دریادلان نفتکش سانچی بود که این‌هفته، عنوان اصلی صفحه نخست هفته  نامه ذوالفقار کرمان شد. همچنین ستون یک سبد احساس نشریه، به متن کامل این غزل به همراه تعدادی از سروده‌های شاعران ...

ادامه مطلب »

ارتش عشق

زلزله رقص‌کنان آمد و دیوار شکست تکیه دادم به دلم، هیبتِ آوار شکست رفتی و خاطره‌ها ماند و من و شورِ غزل ودل از غصه‌ی این حادثه سرشار شکست ارتشِ عشق به جنگِ دل من آمده‌ بود بغضِ یک شهر در این حمله‌ی تاتار شکست مرگ هم در نفسم گم شد و هنگامِ وداع آخرین ثانیه‌هایم، کمرِ دار شکست دود ...

ادامه مطلب »

اغتشاش راه اعتراض نیست

#هوالعادل این روزها کوچه و خیابان‌های #ایران حرف‌های فراوانی برای گفتن دارد. مسوولین کشور باید بدانند که مطالبات اقتصادی و اعتراض به وضعیت معیشتی، همانند سایر حقوق، حق مسلم مردم است. ما اینجا پشت میز نشسته و به نوعی از فقر مالی جامعه-که عده‌ای را بواسطه‌ی تورم و گرانی‌ها را در تنگنا قرار داده و به ستوه آورده است-بی‌خبریم! امروز ...

ادامه مطلب »

خطاب به زاهد پاکیزه سرشت

بنام خداوند جان آفرین بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم روز قلم در پیش است و شنیدم و دیدم که یک شیخ تهرانی در شب قدر ماه رمضان بخشی از افاضات منبر ...

ادامه مطلب »

راه اندازی صفحه شخصی در توییتر

بنام حضرت دوست درود به چهارشنبه آخرین روز خرداد نودوشش بنا به پیشنهاد مهرآفرینان همراه، دوستان جان و همراهان مهربان، می‌توانند از امروز در کنار همه‌ی شبکه‌های مجازی، دلدادگی‌های بی سرو ته بنده را در صفحه‌ی شخصی راه اندازی شده در توییتر با نام کاربری ma_akef دنبال کنند. ارادتمند شما عاکف    

ادامه مطلب »

درد چاه…

چشمم ابری و وا نشد بغضم باز باران و باز غوغا شد قطره‌ای بر قلم چکید امشب تا که این بیت‌ها مقفا شد درد صفین و نهروان در دل از زمانی که عدل را آورد مرد لبخندِ بی بضاعت‌ها بر سر چاهِ گریه، تنها شد… *** …مرد، گمنام بود و تنها بود مردِ شب‌های نان و خرما بود نان جو ...

ادامه مطلب »

یادداشتی کم و کوتاه برای همسرم

این فقط یک زن است که می‌تواند ساعت‌ها گذشته از  نیمه شبی، وقتی به هر دلیلی بی‌خوابی به سرش زده باشد برای او که دوستش دارد و خواب رفته‌است عکسنوشته و پست بگذارد و زودتر از همه مثلا تولدش را تبریک بگوید. این تعریف یک زن است یک زن عاشق و این کار مردانه فقط از یک زن بر می‌آید. ...

ادامه مطلب »

پیام تسلیت

بنام او که باقیست حرف‌های ما هنوز ناتمام…. تا نگاه می‌کنی: وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که با خبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود آی ….. ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می‌شود! دوست و برادر عزیزم جناب آقای مهندس مهدی اسدی بر اساس وظیفه، درگذشت پدر بزرگوار‌ و خواهر ...

ادامه مطلب »

تسلیت

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم به آن امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم دوست گرانقدر و برادر عزیزم مداح و ذاکر اهلبیت علیهم السلام جناب آقای حاج علی کدخدایی بر خود لازم می‌دانم ضایعه‌ی درگذشت پدر بزرگوارتان، پیر ...

ادامه مطلب »

امروز جمعه به وقت مادر

در میان انبوه سبزه‌های خرداد و در آخرین روز ماه شعبان همراه با خستگی‌های پیشانی مادرم از باغ پدری برگشتم از وسط شبدرها، از همانجایی که ردی پر رنگ از زحمت پدر هست و دست و دلبازی‌های #مادر را به رخ می‌کشد. الان دقیقا از همان لحظه‌هاییست که بین نوشتن و ننوشتن یک چیزهایی تردید دارم. بگذریم فعلا رمضان در ...

ادامه مطلب »

خرداد در خیابان مدیریت:

امسال خرداد را متفاوت شروع کردم. عصر امروز درست یکی دو روز بعد از انتخابات خیلی اتفاقی در خیابان‌های پایین شهر کرمان پرسه می‌زدم که به صحنه‌ای متفاوت برخورد کردم وسط چمن‌های پارک تفریحی در حوالی خیابان #مدیریت کرمان شخصی که خود را پهلوان معرفی می‌کرد زنجیر‌های محکمی را به بازو بسته بود و آمده بود که با زور بازویش ...

ادامه مطلب »
bigtheme