آرشیو برچسب: محمدعلی عربنژاد

لحظه‌لحظه که به اطراف خودم می‌نگرم

لحظه‌لحظه که به اطراف خودم می‌نگرم می‌رسد حادثه‌ی تازه‌ای از دور و برم در میان همه‌ی دغدغه‌ها، مشغله‌ها… در تلاشم که فقط آبرویم را بخرم توی این شهر پر از حادثه و فتنه و شر جرمم اینست که شاعر شده‌ام خیر سرم پدرم گفت: “خفه!” من نگرانم نکند بِشْکند حرمتی از ریش سفید پدرم مادرم پشت سرم ذکر و دعا ...

ادامه مطلب »

پیش من تا ابدالدهر بمان؛ می‌ارزد

پیش من تا ابدالدهر بمان؛ می‌ارزد می‌خرم ناز تو ای عشق، به جان، می‌ارزد   بگذارید برقصم به شبستان شکست که تمامش به شکوه هیجان می‌ارزد   بگذارید بمیرم که در این قبر مخوف هرچه باشد به تمامی جهان می‌ارزد   تب کنم تا تو پرستار منِ مست شوی با تو هر قَدْر بگویم هذیان می‌ارزد   بنویسید به موسی ...

ادامه مطلب »

بین شلوغیِ خس و خاشاک، این‌بار

بین شلوغیِ خس و خاشاک، این‌بار با عشقِ تو پر می‌زنم بی‌باک، این‌بار   ماندم چرا‌ غم‌نامه‌ام از متن تاریخ هی می‌رسد با حمله‌ی پژواک، این‌بار   گردن گرفتم فتنه‌هایت را زلیخا! من آمدم اما گریبان‌چاک، این‌بار   برگشتم از هر اتفاق تلخ و تاریک با خاطراتی رفته زیر خاک، این‌بار   آرامشم در سایه ‌ی یک قهر مطلق از ...

ادامه مطلب »

امشب بزن به وادی دل، بی‌گدارتر

امشب بزن به وادی دل، بی‌گدارتر با من بیا به شهرِ جنون، بی قرارتر سر می‌رسی همیشه‌ی ایام، پر نهیب هر وقت می‌شود دل من نابکارتر سر می‌کنم به شهرِ خیالاتِ نشئگی گاهی بیاد بوسه‌ای از تو خمارتر ای همسفر! میان غزل‌ها گلی بکار تا بیت‌های من نشود بی بهارتر جان‌ می‌دهم بخاطر یک خنده‌ات؛ بخند حتی اگر بخواهی از ...

ادامه مطلب »

دود می‌خواست ببوسد نفسم را دمِ صبح

زلزله رقص‌کنان آمد و دیوار شکست تکیه دادم به دلم، هیبتِ آوار شکست رفتی و خاطره‌ها ماند و من و شورِ غزل ودل از غصه‌ی این حادثه سرشار شکست ارتشِ عشق به جنگِ دل من آمده‌ بود بغضِ یک شهر در این حمله‌ی تاتار شکست مرگ هم در نفسم گم شد و هنگامِ وداع آخرین ثانیه‌هایم، کمرِ دار شکست دود ...

ادامه مطلب »

هم رنگ کویر

هم‌رنگِ کویر و در غمِ بارانم دل‌مرده شبیهِ آبِ آبادانم یک جرعه‌ غزل، به دست من بسپارید من راهیِ سرزمینِ خوزستانم محمدعلی عربنژاد_عاکف

ادامه مطلب »

فلوکستین بیست لطف دوستان و ۲۰ خرداد

هوالرفیق اگر به آخرین پست بنده در اینستا مراجعه کنید عکس و متن حاکی از آن است که از چندی قبل به دلایلی منجمله پیگیری برای چاپ فلوکستین بیست ، در فضای مجازی آنچنان حضور و فعالیتی نداشتم و امشب که طبق عادت هرشبه خواستم دقایقی به برخی کانال‌های خبری وادبی و صفحات اینستا سری بزنم متوجه محبت فراوان دوستان ...

ادامه مطلب »

پایان تلگرام و…

#هوالحق صحبت #فیلترینگ_تلگرام این روزها تقریبا به بیشترین بگو مگوی بین ایرانی‌ها تبدیل شده است. این رخ‌داد به هرشکلی و به هر دلیلی به زودی پیش خواهد آمد. آنچه که مسوولین می‌گویند و در ظاهر به تازگی هم به این نتیجه رسیدند!! تلگرام، مضرات اقتصادی برای کشور و مردم دارد و اثرات مخرب اقتصادی بر جامعه می‌گذارد. با اعتماد کامل ...

ادامه مطلب »

پیام تبریک عید نوروز

بنام حضرت دوست درود خدا به امام هادی علیه‌السلام فصل بهار، نشانه‌ی زندگی و شکفتنی دوباره در باغستان معرفت و ترغیب به شروعی تازه‌ است. فرودین، به ما می‌آموزد که زیستن بعد از مرگ وجود دارد و یک زیبایی مضاعف به همراه خواهد داشت. ضمن تسلیت سالروز شهادت دهمین ستاره‌ی آسمان امامت حضرت هادی علیه‌السلام، رسیدن نوروز باستانی را در ...

ادامه مطلب »

دهه شصت: شعر بدون شرح

در یک شب مهتاب، جوانِ دهه‌ی شصت دارد غزلی ناب، جوانِ دهه‌ی شصت دریای دلش موج زده تا که برقصد در پیچشِ گرداب، جوانِ دهه‌ی شصت ای شیخ! به این شیوه خدا را نشناسد در سایه‌ی آداب، جوانِ دهه‌ی شصت انصاف کجا رفته؟ نخواهید؛ ندارد آرامش اعصاب، جوانِ دهه‌ی شصت یک عکسِ به‌جا مانده به دیواره‌ی تاریخ در چنبره‌ی قاب، ...

ادامه مطلب »

درگیر قدم های خیابان

در سینه اگر درد، فراوان شده باشد یک بغضِ غریب است که پنهان شده باشد مانند همان عابر دل‌خسته که در شب درگیرِ قدم‌های خیابان شده باشد؛ ابری شده چشمان پر از دغدغه‌ی من انگار دلم عاشق باران شده باشد دیر آمدی و فکرِ عجیبی به سرم زد گفتم نکند باز پشیمان شده باشد کی می‌شود ای مسئله ساز همه‌ی ...

ادامه مطلب »
bigtheme