آرشیو برچسب: عاکف کرمانی

امروز جمعه به وقت مادر

در میان انبوه سبزه‌های خرداد و در آخرین روز ماه شعبان همراه با خستگی‌های پیشانی مادرم از باغ پدری برگشتم از وسط شبدرها، از همانجایی که ردی پر رنگ از زحمت پدر هست و دست و دلبازی‌های #مادر را به رخ می‌کشد. الان دقیقا از همان لحظه‌هاییست که بین نوشتن و ننوشتن یک چیزهایی تردید دارم. بگذریم فعلا رمضان در ...

ادامه مطلب »

اسم آزادی

دلم گرفته چنان از هوای این وادی که خط کشیده دلم دور اسم آزادی خدا گواست در این شهر، یک مسلمان نیست به کفر دلخوشم و آرمان الحادی غریب مانده‌ام؛ ای مرگ! پس بیا دیگر مرا ببر به همان سرزمین اجدادی شدم غریب غزل‌ها درست وقتی که تو در میان قوافی، غریب رخ دادی ندیدمت؛ تو نبودی کنار من هرگز ...

ادامه مطلب »

تقدیم به معلمان عزیز

قسم به سوره‌ی مریم، به عزم محکمتان قسم به آیه‌‌ی انسان، به اسم اعظم‌تان به پاس مهر شما و برای روز شما بهاره‌های پر از عشق، نذر مقدم‌تان شب حریریِ اردیبهشت می‌داند نشسته بر گل تاریخ عطر شبنم‌تان به مرده‌ی شب جهلید صبح زیبایی و گرم باد همیشه عصاره‌ی دم‌تان به احترام شما سروها قیام کنند بلند باد همیشه شکوه ...

ادامه مطلب »

لاله ی اردیبهشتی

تازگی برگِ لبانم دل به شبنم می دهد باغ دارد از تو تصویری مجسّم می دهد لاله ی اردیبهشتی غرق شوری تازه شد سهم من را باز از آغوشِ تو کم می دهد برگ سیب از گونه ی حوّاییت روییده باز عاقبت کاری به دست پورِ آدم می دهد آرزو دارم ببوسم غنچه ی لبهای دوست رو به من این ...

ادامه مطلب »

توقف در ادعا

معضل چشمگیری که امروز در میان بسیاری از افراد و گروه های جامعه شکل گرفته، معضل خطرناک و مسری شعارمحوریست؛ افرادی وجود دارند و ایده هایی  در سطح پایین، متناسب با مذاق اطرافیان و در سطح کلان و بطور گسترده تر متناسب با درخواست جامعه مطرح می کنند؛ اما در مرحله ی عمل لنگ می زنند و یا در هنگامی ...

ادامه مطلب »

برای حضرت بابا

امروز زادروز مبارک پدر بسیار عزیزم جواد عربنژاد بود. خدا به من توفیق داد با افتخار تمام و کمال، کل روز رو در خدمت بابا باشم. البته متاسفانه بدلیل اینکه به علت بیماری، کمی ناخوش احوال بودند، توفیق یار نشد بتوانم یک عکس از ۶۰سالگی‌ ایشان بگیرم. روز به روز پیر شدن پدرم را می‌بینم. پدرم ۶۰ساله شد درحالیکه این ...

ادامه مطلب »

با سال نو، نو شویم

به نام عشق سال ۹۵ از فراز و نشیب‌های خود گذشت روزهای  پرهیاهو و شب‌های پرستاره‌اش سپری شد سیصد و شصت واندی اتفاق رقم خورد و هم اکنون این سال پرخاطره با تلخ و شیرینی خاطراتش و با همه‌ی کبیسه‌ بودنش رو به پایان است. عزیزان فراوانی را در این سال مرگبار، از دست دادیم و داغ‌های بسیار دیدیم. در ...

ادامه مطلب »

کبیسه ترین سال…

آخرین پنجشنبه سال۹۵ بعنوان تلخ ترین سال دهه‌ی اخیر و فقدان آنانکه اغلب آسمانی شدنشان هنوز در باور نمی‌گنجد با بیت‌های دست و پا شکسته‌ی یک غزل ناتمام و بغض آلود همراه است: دارد کتاب خاطره شیرازه می‌شود این سال تلخ، بی تو پر آوازه می‌شود در این مسیر درد کجا چیز دیگری با کوه غصه هام هم اندازه می‌شود؟ ...

ادامه مطلب »

برای آسمانی شدن افشین یداللهی

مجموعه تلویزیونی مذهبی و تاریخی و بسیار ارزنده‌ی شب دهم را خیلی خوب بخاطر دارم… سمفونی “تعزیتی از رویا” که در ترانه‌ی تیتراژ پایانی هر قسمت جاری بود هنوز گاهی دقیقه ها و شاید ساعت ها مرا به خود مشغول می‌کند. آن روزها که اوایل جوانی ام بود برای اولین مرتبه افشین یداللهی و ترانه‌هایش را شناختم و پس از ...

ادامه مطلب »

نه به چهارشنبه سوری خطرناک

آیین چهارشنبه سوری، درتاریخ گذشتگان ایران زمین نشان از همدلی، مهربانی و زدودن غبار کینه و بغض داشته و یادآور فرار اندیشه های انسانی از تاریکی جهالت و گمراهی بوده و هست. اما در سال های اخیر، در بین بسیاری از هم وطنان، این آیین باستانی تغییر مسیر داده و رنگی دیگر به خود گرفته است، به حدی که شاید ...

ادامه مطلب »

واقعیت مطلق

شهید واژه ایست که در مقابل آن صددرصد کم می‌آورم… هرچند این این داستان، افسانه نیست و یک واقعیت مطلق است؛ باید اعتراف کرد این باور ارزشمند و تاریخ ساز را نمی فهمم و هضم نمی کنم… براستی چگونه برای دستیابی به آرمان، باید از جان گذشت؟!؟ عاکف-۲۲اسفند۹۵      

ادامه مطلب »
bigtheme