آرشیو نویسنده: admin

راه اندازی صفحه شخصی در توییتر

بنام حضرت دوست درود به چهارشنبه آخرین روز خرداد نودوشش بنا به پیشنهاد مهرآفرینان همراه، دوستان جان و همراهان مهربان، می‌توانند از امروز در کنار همه‌ی شبکه‌های مجازی، دلدادگی‌های بی سرو ته بنده را در صفحه‌ی شخصی راه اندازی شده در توییتر با نام کاربری ma_akef دنبال کنند. ارادتمند شما عاکف    

ادامه مطلب »

یادداشت ادبی فاطمه حمزه پور(ناهید) به بهانه سالروز شهادت دایی ها و برادرها

هوالشاهد داداش‌ها و دایی‌ها! هنوز برایتان ننوشته‌ام نخواستم که بنویسم که مبادا بگویند با مرکب خون شما خودنمایی می‌کنم از هیچ موضوعی که مرتبط با شما باشد نگفتم هیچ جا از نسبتم با شما سخنی نگفتم مگر به دوستی خیلی صمیمی آن هم فقط برای درد دل بر خلاف تصوری که بوده و هست این نسبت را با چیزی معامله ...

ادامه مطلب »

درد چاه…

چشمم ابری و وا نشد بغضم باز باران و باز غوغا شد قطره‌ای بر قلم چکید امشب تا که این بیت‌ها مقفا شد درد صفین و نهروان در دل از زمانی که عدل را آورد مرد لبخندِ بی بضاعت‌ها بر سر چاهِ گریه، تنها شد… *** …مرد، گمنام بود و تنها بود مردِ شب‌های نان و خرما بود نان جو ...

ادامه مطلب »

زبان از تشکر قاصر است

بنام خداوند مهرآفرین سلامی چو بوی خوش آشنایی با تقدیم بهترین درودها خدمت دوستان جان و اهالی معرفت و عشق و زیبایی. در روزهای اول ورود به سی و پنجمین سال زندگی پرهیاهو و پر فراز و نشیب خودم؛ با کوله‌باری پر از شرمندگی در برابر لطف بی‌اندازه‌ی دوستان لازم دانستم از همه و همه وهمه‌ی آنها که در #بیستم_خرداد ...

ادامه مطلب »

گفتگوی صمیمی و لطف دوست گرانقدر جناب آقای سعید رهنما

✳️سلام و درود بر شما جناب عاکف خودتونو بیشتر معرفی کنید برامون: ?بنام خدا و با سلام: جایی و چیزی برای معرفی بنده نیست جز اینکه ساکن کرمان  خیابان بهار کوچه‌ی خرداد پلاک بیست. و اینکه: هرکه از شاعری‌ام نام و نشان خواست بگو عاکفم معتکف گوشه‌ی میخانه‌ی عشق ✳️چرا شعر؟ و اصلا شعر چیست؟ وچه نقشی رو درزندگی شماداره؟ ...

ادامه مطلب »

یادداشتی کم و کوتاه برای همسرم

این فقط یک زن است که می‌تواند ساعت‌ها گذشته از  نیمه شبی، وقتی به هر دلیلی بی‌خوابی به سرش زده باشد برای او که دوستش دارد و خواب رفته‌است عکسنوشته و پست بگذارد و زودتر از همه مثلا تولدش را تبریک بگوید. این تعریف یک زن است یک زن عاشق و این کار مردانه فقط از یک زن بر می‌آید. ...

ادامه مطلب »

پیام تسلیت

بنام او که باقیست حرف‌های ما هنوز ناتمام…. تا نگاه می‌کنی: وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که با خبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود آی ….. ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می‌شود! دوست و برادر عزیزم جناب آقای مهندس مهدی اسدی بر اساس وظیفه، درگذشت پدر بزرگوار‌ و خواهر ...

ادامه مطلب »

تسلیت

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم به آن امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم دوست گرانقدر و برادر عزیزم مداح و ذاکر اهلبیت علیهم السلام جناب آقای حاج علی کدخدایی بر خود لازم می‌دانم ضایعه‌ی درگذشت پدر بزرگوارتان، پیر ...

ادامه مطلب »

امروز جمعه به وقت مادر

در میان انبوه سبزه‌های خرداد و در آخرین روز ماه شعبان همراه با خستگی‌های پیشانی مادرم از باغ پدری برگشتم از وسط شبدرها، از همانجایی که ردی پر رنگ از زحمت پدر هست و دست و دلبازی‌های #مادر را به رخ می‌کشد. الان دقیقا از همان لحظه‌هاییست که بین نوشتن و ننوشتن یک چیزهایی تردید دارم. بگذریم فعلا رمضان در ...

ادامه مطلب »

خرداد در خیابان مدیریت:

امسال خرداد را متفاوت شروع کردم. عصر امروز درست یکی دو روز بعد از انتخابات خیلی اتفاقی در خیابان‌های پایین شهر کرمان پرسه می‌زدم که به صحنه‌ای متفاوت برخورد کردم وسط چمن‌های پارک تفریحی در حوالی خیابان #مدیریت کرمان شخصی که خود را پهلوان معرفی می‌کرد زنجیر‌های محکمی را به بازو بسته بود و آمده بود که با زور بازویش ...

ادامه مطلب »

اسم آزادی

دلم گرفته چنان از هوای این وادی که خط کشیده دلم دور اسم آزادی خدا گواست در این شهر، یک مسلمان نیست به کفر دلخوشم و آرمان الحادی غریب مانده‌ام؛ ای مرگ! پس بیا دیگر مرا ببر به همان سرزمین اجدادی شدم غریب غزل‌ها درست وقتی که تو در میان قوافی، غریب رخ دادی ندیدمت؛ تو نبودی کنار من هرگز ...

ادامه مطلب »
bigtheme