آخرین پنجشنبه سال۹۵ بعنوان تلخ ترین سال دههی اخیر و فقدان آنانکه اغلب آسمانی شدنشان هنوز در باور نمیگنجد با بیتهای دست و پا شکستهی یک غزل ناتمام و بغض آلود همراه است: دارد کتاب خاطره شیرازه میشود این سال تلخ، بی تو پر آوازه میشود در این مسیر درد کجا چیز دیگری با کوه غصه هام هم اندازه میشود؟ ...
ادامه مطلب »آرشیو برچسب: محمدعلی عرب نژاد
برای آسمانی شدن افشین یداللهی
مجموعه تلویزیونی مذهبی و تاریخی و بسیار ارزندهی شب دهم را خیلی خوب بخاطر دارم… سمفونی “تعزیتی از رویا” که در ترانهی تیتراژ پایانی هر قسمت جاری بود هنوز گاهی دقیقه ها و شاید ساعت ها مرا به خود مشغول میکند. آن روزها که اوایل جوانی ام بود برای اولین مرتبه افشین یداللهی و ترانههایش را شناختم و پس از ...
ادامه مطلب »نه به چهارشنبه سوری خطرناک
آیین چهارشنبه سوری، درتاریخ گذشتگان ایران زمین نشان از همدلی، مهربانی و زدودن غبار کینه و بغض داشته و یادآور فرار اندیشه های انسانی از تاریکی جهالت و گمراهی بوده و هست. اما در سال های اخیر، در بین بسیاری از هم وطنان، این آیین باستانی تغییر مسیر داده و رنگی دیگر به خود گرفته است، به حدی که شاید ...
ادامه مطلب »واقعیت مطلق
شهید واژه ایست که در مقابل آن صددرصد کم میآورم… هرچند این این داستان، افسانه نیست و یک واقعیت مطلق است؛ باید اعتراف کرد این باور ارزشمند و تاریخ ساز را نمی فهمم و هضم نمی کنم… براستی چگونه برای دستیابی به آرمان، باید از جان گذشت؟!؟ عاکف-۲۲اسفند۹۵
ادامه مطلب »گرم آغوش تو…
عشق روز ازلم بودی و من بودم و تو قصه ی مستدلم بودی و من بودم وتو نام پر معنی تو وردِ زبانم شد و هی شعر و ضربالمثلم بودی و من بودم و تو میشدم از اثر قافیهی چشم تو مست بیتهای غزلم بودی و من بودم و تو نیش داغیِّ لبت معجزه میکرد عزیز! شهد نابِ عسلم بودی ...
ادامه مطلب »دیدار با سردار سلیمانی-کرمان
یادداشتی برای سردار سلیمانی:
امروز عصر با جمعی از برو بچه های مذهبی در بیت الزهرای شهر کرمان در مراسم دیدار مداحان و شاعران آیینی با سردارسلیمانی حضور داشتم. …از حقیقت نباید گذشت دفاع جانانه، دلیری، وطن دوستی و رشادت های قاسم سلیمانی شایسته تقدیر و ارج نهادن است گاهی با خیلی از اندیشه ها همراه نیستم چراکه بطور طبیعی اختلاف نظر در هر ...
ادامه مطلب »کنفرانس بین الملی حمل و نقل-تهران-برج میلاد
«سمنوی مادرجون با طعم غیرت»
با یکی دونفر از دوستان نشریه ذوالفقار کرمان، در حوالی بلوار جمهوری کرمان بنا به دلایل خبرنگاری، پرسه می زدیم، کمی که از چهارراه امیرکبیر بالاتر آمدیم، سه چرخه ای-که بانویی مشکی پوش و محجبه بر آن سوار بود- با سبدی پر از ظرف های سمنو، در عقب سه چرخه چشممان را خیره کرد. ابتدا رد شدیم ولی کمی جلوتر ...
ادامه مطلب »عاکف یا همان دایی پر مشغله
اف بر این آتش
سرودهای مشترک از چند شاعر جوان کشور تقدیم به آتشنشانان قهرمان ساختمان پلاسکو: زیر آواری و من در زیر آوار غمت دل پریشان مانده ام از سرنوشت مبهمت چون خلیل آتش به جانت سرد می شد کاش تا من نبودم اینچنین در گیر و دار ماتمت ابرهاي بغض من بي وقفه باران ميشود اشكهاي من نخواهد بود ...
ادامه مطلب »