عشق روز ازلم بودی و من بودم و تو
قصه ی مستدلم بودی و من بودم وتو
نام پر معنی تو وردِ زبانم شد و هی
شعر و ضربالمثلم بودی و من بودم و تو
میشدم از اثر قافیهی چشم تو مست
بیتهای غزلم بودی و من بودم و تو
نیش داغیِّ لبت معجزه میکرد عزیز!
شهد نابِ عسلم بودی و من بودم و تو
گرم آغوش توبودم که شدم با تو یکی
آخ! مثلِ بدلم بودی و من بودم و تو
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی»
ساعتی در بغلم بودی و من بودم و تو
آرزویم شده در دستِ تو جانم برود
کاش امشب اجلم بودی و من بودم و تو…
محمدعلی عرب نژاد(عاکف)