اخبار اصلی

خرداد در خیابان مدیریت:

امسال خرداد را متفاوت شروع کردم. عصر امروز درست یکی دو روز بعد از انتخابات خیلی اتفاقی در خیابان‌های پایین شهر کرمان پرسه می‌زدم که به صحنه‌ای متفاوت برخورد کردم وسط چمن‌های پارک تفریحی در حوالی خیابان #مدیریت کرمان شخصی که خود را پهلوان معرفی می‌کرد زنجیر‌های محکمی را به بازو بسته بود و آمده بود که با زور بازویش ...

ادامه مطلب »

اسم آزادی

دلم گرفته چنان از هوای این وادی که خط کشیده دلم دور اسم آزادی خدا گواست در این شهر، یک مسلمان نیست به کفر دلخوشم و آرمان الحادی غریب مانده‌ام؛ ای مرگ! پس بیا دیگر مرا ببر به همان سرزمین اجدادی شدم غریب غزل‌ها درست وقتی که تو در میان قوافی، غریب رخ دادی ندیدمت؛ تو نبودی کنار من هرگز ...

ادامه مطلب »

تسلیت

آن یاز کز او خانه ی ما جای پری بود سرتا قدمش چون پری از عیب بری بود دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش بیچاره ندانست که یارش سفری بود حضور استاد گرانقدر و برادر بسیار عزیزم جناب آقای فتح الله نژاد زمانی مدیر عامل محترم باشگاه فرهنگی ورزشی صنعت مس کرمان فقدان و درگذشت خواهر گرامی تان ...

ادامه مطلب »

تقدیم به معلمان عزیز

قسم به سوره‌ی مریم، به عزم محکمتان قسم به آیه‌‌ی انسان، به اسم اعظم‌تان به پاس مهر شما و برای روز شما بهاره‌های پر از عشق، نذر مقدم‌تان شب حریریِ اردیبهشت می‌داند نشسته بر گل تاریخ عطر شبنم‌تان به مرده‌ی شب جهلید صبح زیبایی و گرم باد همیشه عصاره‌ی دم‌تان به احترام شما سروها قیام کنند بلند باد همیشه شکوه ...

ادامه مطلب »

هوالحی

جاری بمان ای چشمه سار کهنه‌ی دوران! تو آشنای دور دست شهر دل‌هایی خدا را با تمام وجود شاکرم که پس از چندی دومرتبه شاهد جاری شدن آب زلال از قنات شهرم خانوک هستم. بی اغراق، حیات گیاهان و باغستان‌ها و سرزندگی مردمان و رمز ماندگاری و سرسبزی و طراوات این شهر پر خاطره و پرهیاهو، به جاری بودن و ...

ادامه مطلب »

لاله ی اردیبهشتی

تازگی برگِ لبانم دل به شبنم می دهد باغ دارد از تو تصویری مجسّم می دهد لاله ی اردیبهشتی غرق شوری تازه شد سهم من را باز از آغوشِ تو کم می دهد برگ سیب از گونه ی حوّاییت روییده باز عاقبت کاری به دست پورِ آدم می دهد آرزو دارم ببوسم غنچه ی لبهای دوست رو به من این ...

ادامه مطلب »

شوق وصل

تغزلی پر از بغض و برای عرض خداحافظی، تقدیم به او که حقیقتا آزاده زیست: شده لب تشنه‌ی جامِ پر از لطف تو ساقی‌ها خجالت می‌کشند از روی زیبایت اقاقی‌ها دخیلت می‌شود آینه و سنگ و گل و بلبل گره خورده دل دیوانه‌ام با این تلاقی‌ها درونم مرده شوق وصل اما من یقین دارم از این پس با تو درمان ...

ادامه مطلب »

توقف در ادعا

معضل چشمگیری که امروز در میان بسیاری از افراد و گروه های جامعه شکل گرفته، معضل خطرناک و مسری شعارمحوریست؛ افرادی وجود دارند و ایده هایی  در سطح پایین، متناسب با مذاق اطرافیان و در سطح کلان و بطور گسترده تر متناسب با درخواست جامعه مطرح می کنند؛ اما در مرحله ی عمل لنگ می زنند و یا در هنگامی ...

ادامه مطلب »

برای حضرت بابا

امروز زادروز مبارک پدر بسیار عزیزم جواد عربنژاد بود. خدا به من توفیق داد با افتخار تمام و کمال، کل روز رو در خدمت بابا باشم. البته متاسفانه بدلیل اینکه به علت بیماری، کمی ناخوش احوال بودند، توفیق یار نشد بتوانم یک عکس از ۶۰سالگی‌ ایشان بگیرم. روز به روز پیر شدن پدرم را می‌بینم. پدرم ۶۰ساله شد درحالیکه این ...

ادامه مطلب »

با سال نو، نو شویم

به نام عشق سال ۹۵ از فراز و نشیب‌های خود گذشت روزهای  پرهیاهو و شب‌های پرستاره‌اش سپری شد سیصد و شصت واندی اتفاق رقم خورد و هم اکنون این سال پرخاطره با تلخ و شیرینی خاطراتش و با همه‌ی کبیسه‌ بودنش رو به پایان است. عزیزان فراوانی را در این سال مرگبار، از دست دادیم و داغ‌های بسیار دیدیم. در ...

ادامه مطلب »

کبیسه ترین سال…

آخرین پنجشنبه سال۹۵ بعنوان تلخ ترین سال دهه‌ی اخیر و فقدان آنانکه اغلب آسمانی شدنشان هنوز در باور نمی‌گنجد با بیت‌های دست و پا شکسته‌ی یک غزل ناتمام و بغض آلود همراه است: دارد کتاب خاطره شیرازه می‌شود این سال تلخ، بی تو پر آوازه می‌شود در این مسیر درد کجا چیز دیگری با کوه غصه هام هم اندازه می‌شود؟ ...

ادامه مطلب »
bigtheme