یادداشتی پس از یکسال سکوت

akef95-4بنام خدا

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان گرانقدر و مشترکین محترم سامانه ی این سایت و عرض ارادت ویژه به محضر همه ی دوستان بزرگواری که تا کنون بنده را مورد لطف بی اندازه ی خود قرار داده و همواره حامی و همیار و موجب دلگرمی بنده در راستای بیشتر شدن تراوشات به ظاهر ادبی و خط خطی های بی سر و ته بنده بوده و هستند.

این مرقومه را ابتدا خطاب به خودم و سپس خطاب به تعداد دیگری از دوستان می نویسم چراکه بنا درخواست هایی که از سوی تعداد اندکی از آنها شده و با توجه به پیامهایی که تازگی با محتوای مشابه و بعضا خارج از اصول اخلاقی و غیرمودبانه و بدور از انتظار از سوی تعداد انگشت شماری از دوستان قدیمی با هدف و نیت مشخص دریافت گردیده است و همچنین به جهت تحرکات غیراصولی و غیرقانونی که از سوی یکی دو نفر از دوستان مذکور طی امروز و دیروز در فضای اداری و کاری بنده بوجود آمده و براحتی قابل اعاده ی حیثیت و پیگیری می باشد و موارد بسیار کوچکی از این قبیل، هم اکنون بر خلاف میل درونی و علیرغم مشغله فراوان کاری و فکری و تنها به دلیل پابرجا ماندن حرمت نمکی که مشترکاً در گذشته سر سفره ی مذهب و فرهنگ خوردیم و حقیقتا همچنان قلبا به این دوستان ارادت دارم، پیرو مذاکره تفنی که با برخی از بزرگترهای این دوستان داشتم، اجمالا طی این یادداشت، اعلام میدارم جدا از اینکه میدانید و میدانیم محتوای پیام های دریافتی و تحرکات ناشایانه و بچه گانه ی اخیر دوستان، تبعات قضایی داشته و قابل پیگیری در مراجع امنیتی ذیصلاح است؛ احساس می کنم بایستی قبل از هر اقدام قانونی برای اولین و آخرین مرتبه و پس از یکسال و اندی سکوت در مقابل همه هجمه های غیرمنصفانه و اتهامات واهی و کاملا غیرواقعی، نکاتی را من باب تذکر دوستانه و نصیحت خیرخواهانه عرض کنم که هم اتمام حجتی برای دوستان باشد و هم آبرو و آینده ی دوستان و مجموعه ی فرهنگی-مذهبی که در آن فعالیت می کنند از خطر احتمالی-که ادامه ی روند کنونی آن را تهدید می کند-مصون بماند.

درابتدا باید عرض کنم دوستانی که خود را فعال فرهنگی قلمداد می کنند باید بهتر از بنده و دیگران بدانند که دیرزمانیست؛ دوره ی تهدیدهای مضحک و ادبیات قلدرمآبانه و رفتار چاله میدانی به پایان رسیده است و فضای اجتماع امروزی، فضای ارتباطات جمعی، رسانه، قلم و شبکه های مجازی و رسانه ایست. در جامعه ای که سایر جوانان و مردم آن باید از فعالان فرهنگی و مذهبی الگو پذیری داشته باشند، بسیار زشت و ناپسند است که مدعیان فرهنگ و مذهب خود را به زینت های دینی و فرهنگی آراسته نکنند و خدای ناکرده درگیر و اسیر مسائل جزئی و پیش پا افتاده ای باشند که در عصر حجر هم از آن خبری نبوده است.

در ثانی عرض می کنم که حرمت دوستی چندین ساله ی گذشته و حرمت نان و نمکی که خوردیم بیش از آنیست که به جهت حرکات خنده دار برخی دوستان، در محاکم قضایی و امنیتی موضوعی اینچنینی مطرح شده و قبح این رابطه شکسته و حرمت و رفاقت چندین ساله از بین برود. پس بهتر است قبل از آنکه کار به چنین مرحله ای برسد کمی بیندیشیم و همه با هم(بنده و شما) بجای خار چشم یکدیگر شدن و تخریب و تهدید و تحریک و… کمی سطح فکر خود را در روابط اجتماعی ارتقا ببخشیم و براساس پیشرفتهای تکنولوژی و فن آوری های مدرن امروزی و گستردگی فضای روابط در شبکه های فراوان اجتماعی، به دوردستهایی نگاه کنیم که جوان آینده و نسل آتی نیازمند آنست. درغیر اینصورت براحتی در زمره ی «لفی خسر» قرار گرفته و ناخواسته و بطور ناگهانی و غیرمنتظره از مسیر الهی و انسانی کیلومترها فاصله خواهیم گرفت.

دوستان عزیز! ابتدا به خودم و سپس به شما برادرانه و موکدانه عرض می کنم، تحقق حرف های آن مرقومه ی بیست صفحه ای چندسال پیش را بخاطر بیاورید؛ گذشته را مرتب مرور کنید و ضمن مشاوره گرفتن از بزرگان و بهره گیری از علوم اجتماعی و انسانی، خودتان تصمیم گیر مسائل خود باشید و مرتب نفس اماره را مراقبت و مواظبت کنید که فریب تحریک شیطنت آمیز وسوسه گرها را نخورید. بسیار تلخ و زشت و نامیمون است وقتی بنده امروز می بینم از بین چندصد پیامکی که مستقیم و یا غیرمستقیم از سوی بنده و رسانه های مربوط به بنده ارسال می شود تنها از سوی دو یا سه نفر از بهترین دوستان گذشته ی بنده، فریاد اعتراض بلند می شود!! درحالیکه معتقدم قبل از هر داد و فریاد و ناسزا و توهین و تهدیدهای اینگونه ای، راه حل های مسالمت آمیز دیگری نیز در سایه ی آرامش و دوستی و منطق وجود دارد که ظاهرا به دلیل کینه ورزی های بی علت و خدای ناکرده رقابت های حسادت گونه و خطرناک، به ورطه ی فراموشی سپرده شده است.

از محافل خصوصی شما خبرهایی با شاهد و دلیل و سند برای بنده رسیده است؛ لذا کنایه گون میگویم که بیایید راسخ و محکم معتقد باشیم که عزت و ذلت انسان ها دست خداست و هیچکس جز ذات لایزال او قادر نیست که این عزت و ذلت را به کسی بدهد و یا از کسی بگیرد. در حق هم اینگونه دعا کنیم که این اعتقاد، در دل و جان ما تقویت شود تا شاید همگی راهی به سوی حقیقت و سعادت پیدا کنیم. دست گذاشتن بر روی نقاط ضعف و نقائص یکدیگر هنر نیست وگرنه از این هنرمندیها، فراوان می توان انجام داد و باتوجه به مسائلی که اخیرا در شهر شایع بوده و اتفاقات ناپسندی که در فضای مجازی و برخی گروه های واتس آپ و تلگرام و… رخ داده است؛ براحتی می توان به آبروی برخی از دوستان ورود کرد و داستان ها ساخت.

اما امروز به شهادت خدا، سعی کردم تمام توانم را بکار بگیرم و قلم شکسته ام را کنترل کنم و آنچه را که در عصبانیت در ذهنم داشتم را به صفحه ی تحریر درنیاورم و علیرغم دلخوریهای بسیار فراونی که داشتم تلاش کردم تا می توانم سربسته سخن بگویم تا به آبروی تعدادی از دوستان، لطمه ای وارد نشود. قطعا دوستان مورد نظری که این یادداشت را میخوانند-با توجه به اینکه خودشان میدانند که این روزها چه کرده و چه میکنند؟!-با همین مطالبی که عرض شد پی به اصل موضوع خواهند برد و نیاز به توضیح بیش از این نمی بینم و امیدوارم خداوند منان عنایتی فرماید و پس از خواندن این مرقومه ی ناقص، مجدداً فضای دوستی و همدلی بین ما حاکم شود و به اصطلاح، مسیری که پیش میرود بین ما و دوستان گرانمایه، به جای باریک و اقدامات ناخوشایند بعدی نرسد.

در آخر یادآور میشوم که تا به امروز همه ی آنچه درباره ی من در محافل خصوصی و عمومی و جلسات شما و در فضای مجازی به ناحق از سوی شما مطرح و شایع شد را به حرمت برادری و دوستی قبلی بخشیدم و امور گذشته و آینده ام را بخدا واگذار کردم و حالا از سر خیرخواهی قلبی، به دوستان قدیمی خود توصیه می کنم از این پس مواظب خودشان و آبروی خود و به فکر آبروی مجموعه ی فرهنگی و خانواده ی خود باشند چراکه منبعد چنانچه خدای نکرده کوچکترین حرکتی از این نوع و کار قبیح اینگونه ای از دوستان سربزند هیچگونه چشم پوشی و اغماضی در پیگیری مسائل قانونی و شفاف سازی برخی مطالب و افشای مسائل پنهان نخواهد بود و بسیاری از اسنادی که در این یکسال و اندی اخیر در رابطه با بعضی گروه ها و وبلاگ های ساختگی و فعالیت های غیراخلاقی و غیرقانونی در شبکه های اجتماعی فضای مجازی(که بعضا به این پایگاه و شخص بنده نسبت داده شده) پیگیری و به نتیجه رسیده، بر اساس قانون منتشر و اعلام عمومی خواهد شد.

بنده امید دارم حسب مکررات گذشته، مجددا از یادداشت حقیر، سوء برداشت های همیشگی و تفسیر به رای های واهی نشود و دوستان بزرگوار، به خیرخواهی بنده درباره ی خودم و خودشان، اعتماد کنند و بدانند که بنده همچون گذشته، مستحکم و فعال در چهارچوب قوانین مربوطه به فعالیت رسانه ای خود در رسانه ها و فضای مجازی ادامه خواهم داد و از آنجا که آرمان و هدف و اعتقادم برایم مهمترین چیز است؛ هیچ تهدیدی نمی تواند فعالیت قانونی ادبی و رسانه ای مرا تحت الشعاع قرار دهد و از این جهت خیال دوستان محترم راحت راحت باشد که تحرکهای ناشیانه و تهدیدهای دیروز و امروزشان فقط باد هواست.

نکته ای که در آخر حائز اهمیت است اینکه از دوستان خواهش می کنم از تفسیر به رای و تحلیل های من درآوردی راجع به این نوشته شدیدا پرهیز شود چراکه اگر احساس کنم اصل نوشته ی بنده، در جایی و در ذهن برخی مخاطبان طوری دیگر وانمود شود مجبورم مکتوب آن را حداقل در اختیار کسانی که با فضای مجازی سرو کاری ندارند، قرار دهم.

وقت دوستان عزیز را بیش از این نمی گیرم و در پایان، مجددا از دوستان عزیزم؛ جناب آقای مهندس کرباسی، جناب آقای مهندس عیسی زاده و دوستان عزیز در موسسه ی نیماد، همکاران، دوستان، آشنایان و تمامی کسانی که در خصوص طراحی سایت و سامانه و کانال تلگرام و همیاری در ارائه مطالب و… بنده را مورد لطف و حمایت بی شائبه خود قرار داده و میدهند خالصانه و صمیمانه سپاسگذارم.

وماعلیک الاالبلاغ المبین

محمدعلی عربنژاد(عاکف)

ششم اردیبهشت ۹۵

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...