گفتگوی صمیمی و لطف دوست گرانقدر جناب آقای سعید رهنما

✳️سلام و درود بر شما جناب عاکف خودتونو بیشتر معرفی کنید برامون:
?بنام خدا و با سلام: جایی و چیزی برای معرفی بنده نیست جز اینکه ساکن کرمان  خیابان بهار کوچه‌ی خرداد پلاک بیست. و اینکه:
هرکه از شاعری‌ام نام و نشان خواست بگو
عاکفم معتکف گوشه‌ی میخانه‌ی عشق

✳️چرا شعر؟ و اصلا شعر چیست؟ وچه نقشی رو درزندگی شماداره؟
? اجازه بفرمایید اول سوال سوم رو جواب بدم. بدون اغراق می‌گویم؛ همه‌ی زندگی من شعر است؛ البته نه از این نگاه که همه‌ی وقتم صرف شعر می‌شود؛ بلکه از این نگاه که همه‌ی امور زندگی یک شاعر بر مبنای شعر رقم‌می‌خوره یعنی اینکه شاعرانه زندگی کردن با همه‌ی سختی‌‌هایی که در آن وجود دارد.
به نظرم برای سوال “چرا شعر؟” پاسخی وجود ندارد چراکه معتقدم حضور شعر و سرایش، در زندگی شاعر حتی دست خود شاعر نیست. یک شاعر ناگهان شاعر می‌شود. شاعری اثر یک اتفاق مبارک در در یک نقطه از زندگی شاعر است روز به روز رنگ‌پخته‌تری به خود می‌گیره. شعر  تراوش و بروزدادن حالت و احساس درونی یک شاعر است و به نظرم این حس و حال، هرچه مخفی‌تر و کنایه‌آمیزتر باشه شاعرانه‌تر و به شعر نزدیک‌تر است. یک شاعر همیشه نباید به وضوح بگوید چه دردی دارد؟ بعضی دردها که مربوط به خود شاعر است که باید بماند برای خودش و حتی آنچه را که مربوط به جامعه می‌شود باید به زبان دلسوزان واقعی اجتماع گفته شود. نمیدانم تا چه حد این حرف را  قبول دارید؛ اما همیشه بر این باور بوده‌ام که درد عمومی، درد شاعر هم هست اما زبان عمومی، هیچ وقت زبان یک شاعر نیست.

✳️از چند سالگی به سرودن شعر روی آوردید اولین شعری که سرودید یادتونه؟
?من هنوز خودم را یک شاعر محسوب نمی‌کنم اما اینهایی که از قلمم جاری می‌شود برمیگردد به اوایل نوجوانی و سال پایانی دبستان که همان اتفاقی که گفتم رخ داد و منشاء همه‌ی قلم فرسایی‌های بی سرو ته من بر می‌گردد به آن روزها. به همین دلیل، هم مناسبت و هم مضمون اولین شعری را که سرودم را کاملا یادم هست که بماند.

✳️فرق شعر با ترانه؟
?متاسفانه با همه‌ی علاقه‌ای که به ترانه و ارادتی که به ترانه‌سرایان دارم، آشنایی چندانی با محتوای ترانه ندارم. در همین حد می‌دانم که شعر قوانین منظم‌تری نسبت به ترانه دارد. اگرچه ترانه در واقع ریشه در شعر دارد و برخی از قوانین شعر را رعایت می كند؛ ولی خود نیز به تنهایی تعریفی دارد. در همین حد بگویم که ترانه همانند شعر مقفا و موزون است و از این حیث، شباهت بسیاری به شعر دارد ولی تفاوت عمده‌ی شعر و ترانه این است كه ترانه به مراتب خیلی بیشتر از شعر، دارای یك پیوند درونی با موسیقی بوده و اغلب زبان ساده‌تری نسبت به شعر دارد. در زبان ساده یک سروده، به لحاظ محتوا هرچه ترانه‌تر شود بیشتر از شعر فاصله می‌گیرد. ترانه همیشه جنبه‌ی عمومی‌تری نسبت به شعر دارد.

✳️توصیه تون به جوونا؟
?در حد و اندازه‌ی توصیه نیستم اما حالا که در سال‌های اولیه میانسالی زندگی می‌کنم کم‌کم  دارم به این نتیجه می‌رسم که جوانی بهترین دوره‌ی بهره‌گیری از فرصت‌‌های منحصربفرد و ویژه و دست نیافتنیست. انسان به هرچه که بخواهد برسد باید بنیانش را در جوانی پایه‌گذاری کند چرا که ظرف وجود و روح انسان در این مقطع سنی پاک و پذیرای هرچیزیست. معنویت و خودسازی در جوانی به آسانی بدست می‌آید. به اهالی قلم و شعر هم که جوان هستند یا هنوز دوران نوجوانی را سپری‌ می‌کنند می‌گویم که شاعری را هم در این دوران طلایی می‌توان به شکل خاصی تقویت کرد. لحظه‌های کم و زودگذر جوانی را باید بیش از همه‌ی ایام زندگی قدر دانست و مغتنم شمرد.

✳️گلایتون ازدنیای مجازی؟
?خب دنیای مجازی هم بالاخره برای خودش دنیاییست. گلایه از این دنیا نباید داشت بلکه از برخی از آنها که در این دنیا، خوب زندگی نمی‌کنند باید گله‌مند بود. همانطور که عده‌ای در دنیای حقیقی خوب ارتباط برقرار نمی‌کنند و در آن خوب زندگی نمی‌کنند در دنیای مجازی هم به همین شکل است. به نظر من دنیای مجازی را باید پذیرفت و با شناخت و دور ساختن آسیب‌های احتمالی، از آن در راستای ارتباطات مناسب و لازم اجتماعی و تبادل اطلاعات روز بهره برد.

✳️چگونه باقلم زیبای شمابیشترآشنا شیم؟
?بیشتر در فضای سایبری و مجازی حضور دارم قسمت عمده‌ی فضای وب‌نوشت، تارنما، کانال تلگرامی و اینستاگرام بنده اختصاص داره به دلنوشته‌های به ظاهر شعر من که دوستان خوب زیادی در آنجا حضور دارند.

✳️آدرس سایت و کانال تلگرامی وآدرس اینستاتون؟
?تارنما:
akefekermani.com
akefekermani.ir
وب‌نوشت:
mohammadaliarabnejad.blogfa.com

کانال تلگرامی:
https://t.me/ma_akef
صفحه اینستا:
instagram.com/ma_akef

✳️ازافتخاراتتون بگیدبرامون؟
?از خودم چیزی ندارم اما بزرگترین افتخارم این است که فرزند پدری بزرگ و مادری مهربان هستم. هرچه دارم از حضور و وجود این دو عزیز است. بزرگترین آرزوی من اینست که یک روز، پدری مثل پدرم بشوم. در حقیقت اینکه هرجا میرسم مرا بنام این پدر و مادر عزیز می‌شناسند خوشحالی غیر قابل توصیفی به من دست میده.

✳️ازکتاباتون برامون بگید:
?متاسفانه یا شاید خوشبختانه هنوز موفق به چاپ کتابم نشدم.

✳️خلاصه درد دل و هرچی هست و نیست
?حرف‌های نگفته، زیاد است اما اجازه میخوام ازتون بطور خلاصه  به این سوال‌تون، با یک بیت شعر پاسخ بدم:
ما شهره‌ی شهریم به طنازی و مستی
بگذار حسود از تب این درد بمیرد.
شاید این بیت، گویای خیلی حرف‌ها باشه. وبهتره در اینباره دیگه چیزی نگم.
در آخر ممنونم از اینکه بنده رو لایق گفتگو دونستید.

?پایان?

انتشار در صفحه شخصی آقای سعید رهنما:?
 https://www.instagram.com/p/BVJFLQqj4PD/?r=wa1

1 دیدگاه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...