پایان تلگرام و…

#هوالحق

صحبت #فیلترینگ_تلگرام این روزها تقریبا به بیشترین بگو مگوی بین ایرانی‌ها تبدیل شده است.
این رخ‌داد به هرشکلی و به هر دلیلی به زودی پیش خواهد آمد. آنچه که مسوولین می‌گویند و در ظاهر به تازگی هم به این نتیجه رسیدند!! تلگرام، مضرات اقتصادی برای کشور و مردم دارد و اثرات مخرب اقتصادی بر جامعه می‌گذارد.
با اعتماد کامل به اینکه حضرات مسوول راست گفته باشند و حالا با اجباری که وجود دارد می‌پذیریم. اما آنچه که فعلا اجباری در آن نیست حضور در شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های داخلیست و از اینکه عزیزان مسوول این اختیار را به ملت عزیز می‌دهند که در حضور یا عدم حضور خود را در پیام‌رسان‌های داخلی خود انتخاب کنند، بسیار تا بسیار سپاسگزاریم!!!
لازم است، هم اکنون که تصمیمی برای فعالیت رسمی در پیام‌سان‌های داخلی ندارم و به این ترتیب به نوعی باید از همه‌ی همراهان تلگرامی فاصله بگیرم، قبل از اینکه هر اتفاقی برای تلگرام پیشامد کند از همه و همه‌ی چندهزار نفری که در روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌‌های اخیر در کنارم بودند و در گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی به ویژه در کانال شخصی بنده، یادداشت‌ها، سروده‌های کم و کوتاه و درددل‌های روزهای سختی و تنهایی مرا دنبال و منتشر می‌کردند و حقیقتا آرامش سخت‌ترین روزهای زندگی‌ام بودند تشکر کنم و خاضعانه دستشان را ببوسم.
امیدواریم روزی فرا برسد که در جامعه‌ی دینی ما اعتمادها کامل و به دنبال آن اعتقادها راسخ‌تر گردد.
رفتیم و به دیباچه‌ی پرواز نوشتیم
باید که قوی باشی و پر داشته باشی

با احترام فراوان
به دوستان جان
#محمدعلی_عربنژاد_عاکف

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...