آرشیو برچسب: محمدعلی عرب نژاد شاعر

روایت فتح کامران توسط سید مرتضی

تصاویری به جا مانده از دوره‌ی جوانی‌اش سیما و به نوعی اندیشه‌ی دیگری از او را نشان می‌دهد؛ اما امروزه هرجایی سخن از او به میان می‌آید، عکس‌هایی از او دیده می‌شود که هرکدام نشان‌دهنده وجوه هنرمندانه‌ی وی در به تصویر کشیدن و به قلم درآوردن اندیشه با محوریت دین و مبارزه و انقلاب است. در این سه دهه‌ای که ...

ادامه مطلب »

برای نوروز ۱۴۰۲

هوالحی هر سالی که می‌گذرد، در گذران روزها و لحظه‌های خود، تلخی‌ها و شیرینی‌های فراوانی را به یادگار می‌گذارد. بدون هرگونه اغراق و سیاه‌نمایی، تلخی‌ها و سختی‌های امسال به مراتب بیشتر از شیرینی‌های آن بود، جدا از هرآنچه که در زندگیِ شخصی هر فرد وجود دارد، به طور مشترک، مردمِ ما درگیرِ مشکلات و معضلاتی بودند که مهمترینِ آن اوضاع ...

ادامه مطلب »

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم کند همت که بِنویسَد فقط یک سطرِ عنوانش چنان از ساحتِ قدقامتش توحید می‌ریزد که زانو می‌زند خلقِ ...

ادامه مطلب »

پیام تبریک به منتخبین دوره چهارم کانون مداحان کرمان

بسم رب‌الحسین(ع) السلام علیک یا اباعبدالله با درود به همه‌ی عزیزان ضمن عرض تبریک به منتخبین بزرگوار دوره‌ی چهارم کانون مداحان کرمان، بویژه دو پیشکسوت عزیز جناب حاج‌آقای حاج محمدرضا گلچین و جناب حاج‌آقای حاج رضا زحمتکش، برای همه‌ی عزیزان منتخب آرزوی توفیق و بهروزی و سلامتی دارم. شرکت خوب مداحان عزیز در انتخابات، نشانه‌ی همدلی و دغدغه‌ی ایشان به امر ...

ادامه مطلب »

انصراف به نفع دو پیشکسوت

“هوالحق” صبح امروز پس از شش سال فعالیت و عضویت در کانون مداحان و شاعران آیینی استان کرمان(دوره سوم و طولانی ترین دوره) ضمن مراجعه به سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان کرمان انصراف کتبی خود را به نفع دو تن از اساتید عزیزم و از چهره های محبوب و بنام کرمان در امر مداحی آقایان “حاج محمدرضاگلچین” و “حاج رضازحمتکش” به ...

ادامه مطلب »

به نگاهت سوگند

به نگاهت سوگند غرق آشوبم و می‌رقصد باد و در این بزمِ سپیدار، تو را می‌طلبم عصر دیروز که سرگرم اقاقی بودم به پرستوی مهاجر گفتم خبرم را ببرد به فراسوی زمان؛ مدتی هست که آواره‌ی اقلیم شبم به نگاهت سوگند چشم مهتاب مرا می‌طلبد آه؛ باید بروم پشت دریاچه‌ی نور بوسه‌ی گرم خداوند مرا می‌خواند آسمان، رقعه‌ی ترحیم مرا ...

ادامه مطلب »

شبیه آتش خاکسترم؛ هرچند خاموشم

شبیه آتش خاکسترم؛ هرچند خاموشم  برای ماندنِ در این خرابه سخت می‌کوشم به این جمعی که زیر پیکرم با شوق می‌خندند بگو ای بی‌صفت‌ها! من خودم فریادِ چاووشم نگاهم می‌کنی تا با سپاهِ تو بیاویزم برای حمله‌ی چشمت، لباس رزم می‌پوشم میانِ دست‌هایت، دست‌هایم حرفها دارند مرا محکم بغل کن چون که من محتاج آغوشم خیابان تا خیابان کوچه تا ...

ادامه مطلب »

پخش زنده شعر خوانی از اینستاگرام

به گالری پدربزرگ شهرستان بردسیر دعوتم… و شما هم دعوتید تا لحظاتی را در فضای مجازی شاعری کنیم. ممنون که حضور خواهید داشت. محمدعلی عرب نژاد سه شنبه ۹ اردیبهشت ۹۹ ساعت ۲۱ 🔹 پخش مستقیم از صفحه اینستاگرامی زیر:  

ادامه مطلب »

نقد استاد کاووس سلاجقه بر یک غزل

متن کامل نقد استاد کاووس سلاجقه  عضو محترم هیات مدیره اندیشه سرای فردوسی کرمان و مدرس دانشگاه بر  یک غزل: درود و به امید تن درستی و سرزندگی همه ی ایرانیان وجهانیان: امشب درنقدشعر(مجازی) انجمن ادبی دل عالم هم راه بایاران وعزیزان هستیم بادو شعر. اما هردوکوتاه وگزیده است. شعر نخستین رابه صفحه می آورم: کمی محتاج آغوشم، سرِ سوزن بغل ...

ادامه مطلب »

کمی تکیده تر از قاب روی دیوارم

کمی تکیده‌تر از قاب روی دیوارم و از سکوت پر از انتظار سرشارم چنان گذشت به من عمر، تلخ و بی‌حاصل به جان عشق از این روزگار بیزارم به جرم شعر و تغزل شماطتم کردند به دردِ لعنتیِ شاعری گرفتارم روانی‌ام؟ به شما چه؟ شما چه می‌فهمید؟ رها کنید مرا در میانِ افکارم نفس نمانده برایم یکی بیاید کاش کشان ...

ادامه مطلب »

حرفم را می زنم(یادداشتی برای وقایع اخیر)

هوالمنصف دوستی امروز به من گفت تو چطور شاعر و اهل قلمی هستی که از وقایع اخیر چیزی نمی‌نویسی؟ ترجیح داده بودم در میان داد و دودها خفه‌خون بگیرم. ولی نمی‌دانم چه شد که نوشتم و شد این: من نه طرفدار بدون قید سپاهم و سپاهی‌ام و نه مخالف مطلق دولت و دولتی‌ها. الحمدلله نه اصولگرایی بلدم و نه اصلاح‌طلب ...

ادامه مطلب »
bigtheme