بنام حضرت دوست «من در سرزمینی بالیدم که مردمش نان بر سفره نداشتند امازینت بخش اتاقشان طاقچه های پراز کتاب بود و آنان نیز که خواندن نمی توانستند خود مردمانی بودند بخرد و فرهنگ مدار با احساساتی ظریف و شاعرانه» «…هنگامی که در تعقیبات اذان صدایش می شکست دیگر آن پدرِ تندخویِ عصبانیِ بد اخم و تَخم نبود. مظهر عطوفت ...
ادامه مطلب »