فصلی جدید در شبِ باران شروع شد همراه دردهای من آبان شروع شد خشخش صدای پای غزل میرسد؛ ولی ساق قلم شکست و خیابان شروع شد شد سیب آفریده و آدم تمام شد حوا نوشت: قصهی انسان شروع شد قاجار صف کشیده به تاراج چشمهات چشمک زدی و حمله به کرمان شروع شد پایان نداشتیم و… غزل بود و شعر ...
ادامه مطلب »