“هوالحق” صبح امروز پس از شش سال فعالیت و عضویت در کانون مداحان و شاعران آیینی استان کرمان(دوره سوم و طولانی ترین دوره) ضمن مراجعه به سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان کرمان انصراف کتبی خود را به نفع دو تن از اساتید عزیزم و از چهره های محبوب و بنام کرمان در امر مداحی آقایان “حاج محمدرضاگلچین” و “حاج رضازحمتکش” به ...
ادامه مطلب »اخبار شخصی
خاطره- روز شهریار
#هوالرفیق هر سال #بیست_و_هفتم_شهریور در کنار مناسبتی که برایش تعریف شده و به نام #استاد_شهریار نامیده میشود و در کنار همه هیاهوهایی که بعضا اعتراض به نامگذاری چنین روزی هست و یا گرامیداشتهای برگزار شده برای #شهریار ، بدور از همهی حواشی که هست بیش از همه، یک چیز برایم تداعی میشود و آن هم ورود رسمی من به فضای ...
ادامه مطلب »یادداشتی درباره یک غزل از دوران نوجوانی
به نام خدا با درود به همگی در پی درخواست تعدادی از عزیزانم در کمپین مبارزه با جعلیات ادبی در رابطه با یکی از سرودههای خیلی قدیمی بنده با مطلع: هرکسی یاری در این کاشانه دارد؛ من تو را یک هدف از رفتن میخانه دارد؛ من تو را که اخیرا در فضای مجازی و سایتهای اینترنتی به نام حضرت اخوان ...
ادامه مطلب »یادداشتی برای برنامه من و شما
هوالسلام با احترام به تمامی مجریان عزیز سیما، باید عرض کنم که چرا و با چه توجیهی صدا و سیمای ما باید یک برنامهی زنده را به دست شخصیت #بی_ادب و #بی_سوادی مانند #آرش_ظلی_پور بسپارد که با چنین رفتار #وقیحانه، با نهایت #بی_ادبی به مهمان برنامه #توهین کند؟؟؟ متاسفانه #رسانه_ملی به نقطهای رسیده که با وجود اینهمه شخصیتهای توانمند در ...
ادامه مطلب »روز کارمند…!
#هوالعلیم تصاویر زیر مربوط میشود به اولین سالهای #کارمندی سالهای خاطرهانگیزی که پر بود از اتفاقات جالب. اگر اشتباه نکنم دوم یا چهارم اردیبهشت ۷۹ بود که اولین حس #پشت_میز_نشینی را تجربه کردم. ?بعنوان کارآموز بعد از اخذ مدرک پایان تحصیلات، در حوزه معاونت امور عمرانی #استانداری_کرمان مشغول بکار شدم. پدرم در آستانه بازنشستگی بود و یادم هست یکی از ...
ادامه مطلب »هم رنگ کویر
همرنگِ کویر و در غمِ بارانم دلمرده شبیهِ آبِ آبادانم یک جرعه غزل، به دست من بسپارید من راهیِ سرزمینِ خوزستانم محمدعلی عربنژاد_عاکف
ادامه مطلب »کسی اینجا نیست…
دستت را زیر سرم بگذار میخواهم خوابم را روی ابرهای داغ ببارم نگران نباش کسی اینجا نیست که ببیند به جز خدا که مهربان است… محمدعلی عربنژاد_عاکف
ادامه مطلب »بنام نامی مادر
هوالاخر سلام به بهترین مادر دنیا فاطمه و به نام نامی مادر بدون مقدمه عرض کنم که بالاخره هر آغازی یک پایان دارد و شب هزار و یکم هر قصهای فرا خواهد رسید. چه بهتر این قصه هم با نام مقدس #مادر پایان یابد. بدون تردید “مادر و پدر” تنها همراهانی هستند که هیچ زمانی رفیق نیمه راه نخواهند شد. ...
ادامه مطلب »“مرگ اقیانوس” تیتر اول نشریه ذوالفقار کرمان
مصرع “آب با خود میبرد خاکستر ققنوس را” عنوان اصلی صفحهی نخست این هفتهی نشریهی ذوالفقار کرمان : مرگ اقیانوس عنوان غزل چند روز قبل بنده در سوگ دریادلان نفتکش سانچی بود که اینهفته، عنوان اصلی صفحه نخست هفته نامه ذوالفقار کرمان شد. همچنین ستون یک سبد احساس نشریه، به متن کامل این غزل به همراه تعدادی از سرودههای شاعران ...
ادامه مطلب »گفتگوی صمیمی و لطف دوست گرانقدر جناب آقای سعید رهنما
✳️سلام و درود بر شما جناب عاکف خودتونو بیشتر معرفی کنید برامون: ?بنام خدا و با سلام: جایی و چیزی برای معرفی بنده نیست جز اینکه ساکن کرمان خیابان بهار کوچهی خرداد پلاک بیست. و اینکه: هرکه از شاعریام نام و نشان خواست بگو عاکفم معتکف گوشهی میخانهی عشق ✳️چرا شعر؟ و اصلا شعر چیست؟ وچه نقشی رو درزندگی شماداره؟ ...
ادامه مطلب »انتشار دو غزل یلدایی عاکف در نشریه ذوالفقار کرمان
چهارشنبه یکم دی ماه دو غزل از سروده های عاکف با عنوان “زمستان” و “پاییز رفت و…” در شماره ۸۶۹ نشریه ذوالفقار کرمان منتشر شد: اول فصل زمستان، دل، بهاری میشود ژاله ی اشک غزل، بر صفحه جاری میشود در نشیب کوه های سرد ده، با زخمِ عشق مردِ چوپان عاقبت یک شب فراری میشود “گرچه یاران فارغند از یاد ...
ادامه مطلب »