من حامل قریب چهل سال قصه ام،
از شهریور ۵۷ تا آذر ۹۴
از صدر سپید روی تا زاکزاکی سیاه چرده
موسی تا ابراهیم
آتش های در زیر خاکستر قلمم
ادعای نویسندگی خود را به رخ کر و لالان تاریخ می کشد.
مخاطره ها را نهیب خواهد زد…
…اینجا عصر حجر نیست
عصر اندیشه و آزادی بیان است
چهره ی شوم دموکراسی جهانی و حقوق بی بشر
با خطی خطی هایی داغ، دفتر شعرم را خواهد سوزاند
آهای اهالی منطقه!
سیاه و سپیدمان را شماره کنید…
قصه هایمان را در گوش کودکانتان لالایی شبها کنید
تا
آیندگان بدانند
دستان حقوق بشری های امروزی، چه کسانی را از ما به تاراج برده است؟!…