پیش من تا ابدالدهر بمان؛ میارزد
میخرم ناز تو ای عشق، به جان، میارزد
بگذارید برقصم به شبستان شکست
که تمامش به شکوه هیجان میارزد
بگذارید بمیرم که در این قبر مخوف
هرچه باشد به تمامی جهان میارزد
تب کنم تا تو پرستار منِ مست شوی
با تو هر قَدْر بگویم هذیان میارزد
بنویسید به موسی که مکن اخم به عشق
بنویسید به لبخندِ شبان میارزد
دود سیگار بریزید به حلقم بخدا
خلسهی عشق، به دردِ سرطان میارزد