دلم شکسته، چه اندازه شهر، دلگیر است
میان خاطره ها پای من به زنجیر است
نمانده سایه ی سروی به روی آجرها
ز چشم خسته، سرازیر، اشک تقدیر است
به پیش چشم من و خاطرات دیرینم
هزار شاید و اما… هزار تفسیر است
حیاط کوچک ما ،حوض آبی و ماهی
تمام خاطره ایم شبیه تصویر است
در این گذشت زمانه کنار تکبیرم
اذان ماذنه ها هم بدون تاثیر است
تمام شهر صدای مرا شنید؛ اما
به من بگو که چرا خنده هام دلگیر است
#زهره_زند یکم بهمن