هرکسی یاری در این کاشانه دارد؛ من تو را
یک هدف از رفتن میخانه دارد؛ من تو را
هرکه مستی میکند، یک دلبر نازکادا
در کنار ساغر و پیمانه دارد؛ من تو را
هر که را دیدم به فرداهای خود دل داده است
آروزها در دل دیوانه دارد؛ من تو را
هر که عاشق میشود با جادوی یک دلفریب
در بغل معشوقهای فتانه دارد؛ من تو را
در طواف عاشقی باید بسوزی دم به دم
کعبهای اینگونه هر پروانه دارد؛ من تو را
هرکسی در یک ستاره بخت خود را دیده است
پیش خود یک آسمان افسانه دارد؛ من تو را
عاکف شوریده دل، در دفتر شعرش نوشت:
هرکسی یک دلبر جانانه دارد؛ من تو را
محمدعلی عربنژاد(عاکف)