میان هق‌هقِ دلتنگیِ شب‌های بارانی

… و باز هم لطف دوستان و انتشار غزلی از مجموعه شعر “فلوکستین بیست” در شماره ۱۰۹۳۸ روزنامه سراسری خبر جنوب

با تشکر از مدیر مسوول محترم و دبیر عزیز صفحه  شعر و اندیشه

میان هق‌هقِ دلتنگیِ شب‌های بارانی
مبادا از من دیوانه، لختی رو بگردانی

چنان از خنده‌ات هی واژه می‌ریزد، عزیز من!
که یکسر می‌کند گل، بر لبم شورِ غزلخوانی

بزن بر هم بساطِ بیت‌ها را با نگاهِ خود
بیاور با شکوهِ چشمکت یک شعرِ طوفانی

تو تنها واژه‌ای هستی که قادر می‌شوی هر شب
قلم را در سکوتِ دفترِ شعرم برقصانی

میان بغض‌ها برگرد و با من مهربانی کن
گرفتار توام، قطعا تو این را خوب می‌دانی

قسم خوردم! به قرآنِ محمد دوستت دارم
اگر این حرف را باور نداری، نامسلمانی

#محمدعلی_عربنژاد_عاکف

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...