تهمت های بی پایان…

گلهام، پژمردند؛ بر این خاک، نفرین!

در دشت، بر سرهای زیر لاک، نفرین!

 

خوابم پریشان است و من درگیر فریاد

بر حمله ی کابوس وحشتناک، نفرین!

 

در انقلابی نو، اسیر اعترافم

بر دخمه های ظلمت ساواک، نفرین!

 

بد مستی ام را بر غزل تقسیم کردند

بر واژه های دختران تاک، نفرین!

 

من ماندم و درد عقوبتهای یک ریسک

بر آدم بی منطقِ بی باک، نفرین!

 

یوسف ترینم در غریبستان یک مکر

بر این گریبان بدون چاک، نفرین!

 

دارد هوس می بارد از شهر مجازی

بر عشق های مضحک ناپاک، نفرین!

 

آماج تهمت های بی پایان عشقم

نفرین به این معشوقه ی شکاک، نفرین!…

2 دیدگاه

  1. نفرین به این معشوقه ی شکاک….

    عالی بود

  2. آخرین تصحیح

    میدونم منتشر نمی کنی ولی خودت بخون

    نیرنگ و فریب خلق را پایان نیست
    این قلب به خون نشسته را سامان نیست

    هر وقت دلم ز مکر او می گیرد
    گویم به خودم عواقبش ارزان نیست

    مومن به خدای روزهای سختم
    دانم که عقاب کردنش آسان نیست

    ای مردم پر فریب حیلت پیشه
    هشدار که از خدا کسی پنهان نیست

    با شعر و کلام و صد هزاران نیرنگ
    این راز دگر مستحق کتمان نیست

    من میگذرم از آنچه با من کردی
    تو باش و کویری که در آن باران نیست

    ش.ص

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...