به نظر می رسد دوران ارتباط های فراگیر کنونی، در حال نقاشی تصویر جهانی خالی از اخلاق انسانیست. روزگاری، اهالی “قلم” و “هنر” وجدان بیدار این جامعه بودند. و گاهی سعی داشتند با نشان دادن سیاهی و سپیدی، روح افراد جامعه را به تکاپو وا دارند. امروز روح بیدار و وجدان بزرگ جامعه کجاست و در چه جایگاهی قرار گرفته است؟
بدون مقدمه به پدیده ی گورخوابی که این روزها نقل محافل و صحبت اصلی شبکه های اجتماعیست می پردازیم. پر واضح است که یک معتاد کارتن خواب را به هیچ وجه نمیتوان حذف یا محو کرد. این یک واقعیت است که آنها وجود دارند فقط وقتی در شهرها و در کنار مردم احساس امنیت نکنند، به جایی میروند که احساس آرامش داشته باشند و از خشونتها و انگها در امان باشند.
زمانی که مسوولی در یک سخنرانی دوقیقه ای اینگونه می گوید: «…اما به هرحال(گورخواب) انسان هست و شب به خاطر بی پناهی به قبر پناه می برد… برای اینکه از سرما نجات پیدا کنند، خودش را زنده به گور می کند و داخل گور می رود…»
هنگامی که هنرمندی در صفحه شخصی خود اینگونه می آورد: «دیوار این خانه ها زیادی بلند و سرد است وسکوت مرگبار درون انها که در انتظار مسافری همیشگی هستند؛ برای شما بیش از اندازه طولانی وممتد است…»
و می بینیم اشخاصی برای پر کردن صفحات شخصی و شاید برای ابراز همدردی و یا به هر دلیل دیگری با گور خواب عکس سلفی می گیرند و…
دیه می شود که یک پایگاه سایبری اینگونه قلم می زند: «تکرار می شویم ، هر روز، بارها و بارها در مقابل چشمهای مخاطبانمان، اما انگار، جای پایمان محو می شود. شده ایم درختی تنومند، اما بی بار…»
و همینطور شبکه های مجازی پر می شود از حرف هایی که هست و راهکارهایی که نیست. خب حالا چه کسی پاسخگوست؟ این اتفاق چه حرف هایی و چه گفتمانی و چه قطعه های از تاریخ را به خاطرمان می آورد؟
حرف ما اینجاست که وقتی عده ای مردگان گورستان را به زندگان ترجیح دادند و به آرامگاه ها پناه برده اند مسوولین چه می کنند؟ و چه پاسخی دارند . اهالی فیش های نجومی، اختلاس گران، بی تفاوت ها و همه ی آنها که دلواپسی هایشان گاهی گوش فلک را کر می کند در قبال پدیده ی گورخوابی آنهم در محضر روح بزرگ، حاضر و ناظر شهدای غواصی که با دست بسته زنده به گور شدند؛ و همه آنان طفلکانی که زیر سنگرهاشان دفن شدند تا جامعه راحت و آرام و آزاد باشد چه پاسخی دارند؟؟
گویی در مقابل چشم مسوولان جامعه اسلامی و در میان مردم و حالا در غیاب آنان که امروز نیستند و روزی جانشان را به آتش خمپاره هایی سپردند که قصد داشت زندگی را از ما بگیرد، این اتفاق خیلی ساده برای عده ای حل شده است. به روشنی می دانیم در مملکتی که شهدای عزیز و بزرگی را_با هدف تعالی جامعه به لحاظ اقتصادی، اعتقادی، سیاسی وجهانی_تقدیم دین و انقلاب کرده زشت و ناپسند است که یک عده(حالا به هر دلیلی) به گورخوابی و کارتن خوابی و… روی بیاورند.
امروز اگه جوانها و طفلکهای معصومی که هشتسال جلوی ابرقدرتها ایستادند سر از خاک بردارند به ما و مسوولین چه حرفی خواهند گفت؟
بد نیست بدانیم که این کوتاهی هایی که وجود دارد فقط متوجه مسئولین نیست و مردم عادی جامعه هم ازاین قاعده مستثنا نیستند. نامهربانی ما بعنوان عموم مردم، در این زمینه خود حرف هایی برای گفتن داشته و دارد. حالا که مردم از اینکه تعدادی کارتنخواب دریکی از گورستانهای اطراف تهران زندگی میکنند، برافروخته شدهاند، آیا آنها نمیدانند که خودشان کارتنخوابها را به گورستانها و حاشیه شهرها هدایت کردهاند؟ آیا آنها نمیدانند که آنها برای فرار از تحقیر و خشونتهای همین مردم، به این قبرها پناه آوردهاند؟ چندی پیش شنیده شد که یکی از نهادهای کاهش آسیب، که به معتادان خدماترسانی میکند مورد هجمه مردم محلی قرار گرفته و چه بسیار خبرهایی از این جنس، به گوشمان میرسد که اهالی یک محله به وجود چنین مراکزی در محلهشان اعتراض دارند. آنها میگویند دوست نداریم این سرپناه در محلهمان باشد چون نمیخواهیم فرزند ۷ سالهمان هرروز که میخواهد به مدرسه برود معتاد کارتنخواب در خیابان ببیند؛ اما همین مردم، امروز لباس روشنفکری می پوشند و حرف هایی می زنند مبنی بر اینکه تحمل دیدن تصویر چند انسان معتاد را-که در قبرها ساکن شدهاند- ندارند و با ابزار مجای و فق و فقط در حد شعار فریاد وامصیبتا سرداده اند؟ شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از عکس این به اصطلاح «گور خوابها.» پر شده است. کاش کمی مهربان باشیم و انصاف بخرج دهیم.
حالا طوری شده همه سؤالشان این است که چرا باید این افراد در گورها زندگی کنند؟ و مرتب دنبال مقصر می گردند وقتی سوال می کنند که چرا باید جای آنها در گورستان باشد؟ کسی نیست به این افراد بگوید مگر گورستان با پاتوقهای دیگر که هر روزه در حاشیه اتوبانها از کنار آن رد میشوند چه تفاوتی دارد؟ نکند نگران آن هستیم که این افراد قبرهایی که در آن خواهیم خفت را آلوده و کثیف کنند؟!!؟ آیا جز این است که علت چرایی اینکه جای اینها در گورستان است چون مردم آنها را از جای اصلیشان راندهاند؟ جای اصلی و مناسب گورخواب های امروزی در محلهها و کوچه و خیابانهای اطراف خانه ما و شما و در مراکز کاهش آسیب بود که اجازه ندادید راهاندازی شود، چون نمیخواستید آنها را ببینید. و حالا نگران وضعیت شان شدید. شما بودید که میگفتید اینها را از محله ما جمعآوری کنید و گور خواب شدن امروز کارتنخوابها، نتیجه تفکر دیروز ما و شما بوده است پس کمی تامل کنیم وکمی تاب بیاوریم.
حرف برای گفتن زیاد است اما بسنده کنیم به فریاد خفه شده گورخواب ها:
ما همه خانه بدوشیم؛ چه باکی از مرگ؟
بگذارید بخوابیم به گورستان ها…
والسلام-محمدعلی عرب نژاد(عاکف)
***
منبع: هفته نامه ذوالفقار شماره ۸۷۱
۱۵/۱۰/۹۵