امروز جمعه به وقت مادر

در میان انبوه سبزه‌های خرداد و در آخرین روز ماه شعبان همراه با خستگی‌های پیشانی مادرم از باغ پدری برگشتم از وسط شبدرها، از همانجایی که ردی پر رنگ از زحمت پدر هست و دست و دلبازی‌های #مادر را به رخ می‌کشد.
الان دقیقا از همان لحظه‌هاییست که بین نوشتن و ننوشتن یک چیزهایی تردید دارم.
بگذریم فعلا
رمضان در پیش است؛ ای کاش بخاطر این ماه هم که شده حداقل یاد بگیریم گذشته‌ی خود را با همه‌ی آنچه که داشته تلخی‌ها و شیرینی‌هایش فراموش نکنیم.
رمضان است کاش در آغاز این ماه عزیز بفهمیم مبطلات نماز و روزه فقط اینهایی نیست که در رساله‌ها گفته اند
من از اهالی فتوا عذر می‌خواهم؛ اما از عقلانیت و انسانیت و یا همان #پیامبر_باطنی آموختم: رساندن غبار به قلب دیگران، قطعا روزه را باطل می‌کند
رمضان در پیش است اما اینهایی که مثل من در خانه مادر دارند و  هنوز سایه پدر بر سرشان  هست و باز در بالادست‌های افق به دنبال رویت ماه هستند، سخت در اشتباهند
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر
و باز می گویم:
ای کاش یادمان نرود کجا بودیم و کجا هستیم
چرا که:
#این_نیز_بگذرد

#محمدعلی_عربنژاد_عاکف

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...