لحظهلحظه که به اطراف خودم مینگرم میرسد حادثهی تازهای از دور و برم در میان همهی دغدغهها، مشغلهها… در تلاشم که فقط آبرویم را بخرم توی این شهر پر از حادثه و فتنه و شر جرمم اینست که شاعر شدهام خیر سرم پدرم گفت: “خفه!” من نگرانم نکند بِشْکند حرمتی از ریش سفید پدرم مادرم پشت سرم ذکر و دعا ...
ادامه مطلب »آرشیو برچسب: شعر کرمان
شعرخوانی در جلسه هفتگی انجمن دل عالم کرمان
پیش من تا ابدالدهر بمان؛ میارزد
پیش من تا ابدالدهر بمان؛ میارزد میخرم ناز تو ای عشق، به جان، میارزد بگذارید برقصم به شبستان شکست که تمامش به شکوه هیجان میارزد بگذارید بمیرم که در این قبر مخوف هرچه باشد به تمامی جهان میارزد تب کنم تا تو پرستار منِ مست شوی با تو هر قَدْر بگویم هذیان میارزد بنویسید به موسی ...
ادامه مطلب »بین شلوغیِ خس و خاشاک، اینبار
بین شلوغیِ خس و خاشاک، اینبار با عشقِ تو پر میزنم بیباک، اینبار ماندم چرا غمنامهام از متن تاریخ هی میرسد با حملهی پژواک، اینبار گردن گرفتم فتنههایت را زلیخا! من آمدم اما گریبانچاک، اینبار برگشتم از هر اتفاق تلخ و تاریک با خاطراتی رفته زیر خاک، اینبار آرامشم در سایه ی یک قهر مطلق از ...
ادامه مطلب »شعر خوانی در جشن امضا گالری پدربزرگ بردسیر
جشن امضای فلوکستین بیست
امشب بزن به وادی دل، بیگدارتر
امشب بزن به وادی دل، بیگدارتر با من بیا به شهرِ جنون، بی قرارتر سر میرسی همیشهی ایام، پر نهیب هر وقت میشود دل من نابکارتر سر میکنم به شهرِ خیالاتِ نشئگی گاهی بیاد بوسهای از تو خمارتر ای همسفر! میان غزلها گلی بکار تا بیتهای من نشود بی بهارتر جان میدهم بخاطر یک خندهات؛ بخند حتی اگر بخواهی از ...
ادامه مطلب »متن منتشر شده امروز در روزنامه “خبرجنوب”:
#هوالمعز متن منتشر شده امروز در روزنامه “خبرجنوب”: ?غزلهاي «فلوكستين بيست» ?كتاب «فلوكستين بيست» مجموعه اشعار محمد علي عرب نژاد خانوكي است در قالب غزل كه توسط انتشارات «متخصصان» در ۹۶ صفحه به چاپ رسيده است. ?در اين مجموعه شاعر، چهل و سه غزل خواندني و امروزي را با زباني نو و نگاهي دقيق به پيرامون خويش ارايه نموده و ...
ادامه مطلب »دود میخواست ببوسد نفسم را دمِ صبح
زلزله رقصکنان آمد و دیوار شکست تکیه دادم به دلم، هیبتِ آوار شکست رفتی و خاطرهها ماند و من و شورِ غزل ودل از غصهی این حادثه سرشار شکست ارتشِ عشق به جنگِ دل من آمده بود بغضِ یک شهر در این حملهی تاتار شکست مرگ هم در نفسم گم شد و هنگامِ وداع آخرین ثانیههایم، کمرِ دار شکست دود ...
ادامه مطلب »هم رنگ کویر
همرنگِ کویر و در غمِ بارانم دلمرده شبیهِ آبِ آبادانم یک جرعه غزل، به دست من بسپارید من راهیِ سرزمینِ خوزستانم محمدعلی عربنژاد_عاکف
ادامه مطلب »فلوکستین بیست لطف دوستان و ۲۰ خرداد
هوالرفیق اگر به آخرین پست بنده در اینستا مراجعه کنید عکس و متن حاکی از آن است که از چندی قبل به دلایلی منجمله پیگیری برای چاپ فلوکستین بیست ، در فضای مجازی آنچنان حضور و فعالیتی نداشتم و امشب که طبق عادت هرشبه خواستم دقایقی به برخی کانالهای خبری وادبی و صفحات اینستا سری بزنم متوجه محبت فراوان دوستان ...
ادامه مطلب »