ویرانه بی خیال تو ماوای ما نبود (من بی تو غرق دلهره)، معنای ما نبود پیراهنی که دست قضا دوخت برتنم شایسته ی توان و سراپای ما نبود ما را هوای عشق تو رسوای شهر کرد اما به فکر غربت فردای ما نبود «کاری که عشق کرد گمانم خدا نکرد»* رسوا شدیم و شهر دگر جای ما نبود شیطان تبر ...
ادامه مطلب »