هوالعشق
ن والقلم و مایسطرون…
سلام
حتما از همین حوالی عبور خواهی کرد. آری همین حوالی و در زیر کاج های باران خورده و در یک قدم زدن متفاوت، به تماشای گنجشک ها خواهی نشست و خواهی دید سنگ ها را طفلکان بشر ساخته اند
و خواهی دید که زخم و نمک ها نیز محصول کارخانه ی فکر انسانند
به دیدار دیدن بیاییم،بخوانیم و برقصیم و باشیم.
امروز در سمفونی کلام زنده ی عشق و از لابلای رمان های احساسی، حقیقتی شبیه افسانه را پیدا خواهیم کرد. در طراواتی عاشقانه با دل ها پیمان می بندیم و با اندیشه ها رفیق خواهیم شد…
…و این همان محل بوسه ی خداست
از این پس، قرارمان ساعت هفت و سی دقیقه ی هر صبح، به وقت عاشقی
منظور ما ازهفت و سی دقیقه، هفت و سی و یک دقیقه نیست!
تمام احساس این روزهای من، تقدیم با عشق، به دوستان کلام زنده
عاکف-۱۵مرداد۹۵