سرویس خبر: در ادامه مبحث قبل صبح امروز ۹ تیرماه ۹۵ نشریه ذوالفقار کرمان در شماره ۸۴۷ خود قسمت دوم یادداشت محمدعلی عرب نژاد(عاکف) را در ستون دین و انسان خود منتشر کرد:
کرامات انسانی در عهدنامه مالک اشتر(قسمت دوم)
الگوی مدیریتی حضرت در این نامه مبیّن اهتمام آن امام، بر چند اصل مهم منجمله، انتخاب کارگزاران و مدیران حکومت بر اساس معیارهای صلاحیتی و ارزشی مانند مالک اشتر و اصل قرار دادن لیاقت ها، شایستگی ها و توانایی ها در واگذاری مسؤولیت به کارگزاران و عدم دخالت روابط شخصی و خویشاوندگرایی، برخورداری از دستورالعمل جامع مدیریتی، داشتن پشتوانه نظری و معرفتی مدیریت و حکومت)، است. یعنی با دقت در سخنان ارزشمند ایشان می توان به تبیین این اصول، به ویژه معیارهای انتخاب کارگزاران حکومت، دستورالعمل ها و توصیه ها در رفتار و اخلاق اجتماعی کارگزاران با مردم، سیاست های نظارتی بر عملکرد و شیوه مدیریت کارگزاران، پرداخت.
لازم است بگوییم که اگرچه امام علی(علیه السلام) در این نامه مالک اشتر را مخاطب خود قرارداده و قوانین حکومت عدل اسلامی و خط مشی و چهار چوب آن را خطاب به او بیان فرموده است، اما واقعیت آن است که تمام انسانها، در تمام مکانها و تمام زمانها مخاطب این پیمان نامه هستند. در آن تکلیف تمامی افراد بشر، چه به عنوان بنده و مخلوق در برابر پروردگار، چه به عنوان حاکمی
که مسئول اجرای احکام اسلامی است و چه به عنوان فردی که تحت حمایت قوانین نجات بخش اسلام زندگی میکند، به وضوح و دقت روشن شده است.
در واقع، امام علی(علیه السلام) در این نامه بیشتر، چگونگی رفتار حکومت و مسئولان حکومتی با شهروندان “مسلمان” و “غیرمسلمان” و وظایف حکومت برای آبادانی مملکت و شکوفایی جامعه است.
همچنین بد نیست یادآور شویم همانطور که در نامه اشاره شده مصر مرکز فراعنه و یکی از مناطق استراتژیک و مهم آن زمان و از جهات مختلف مورد توجه حاکمان و مردم آن دوران، بوده است.
در این یادداشت اجمالا به اصول مهم عهده نامه اشاره می شود:
اصول اساسی و تاکیدی عهدنامه:
١- اهمیت بخشیدن به “انسان” پیش از “مسلمان”:
امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) در این فرمان، برای انسانیت و انسانها ارزش فوق العاده ای قائل شده اند. بطوری که در برابر حقوق اساسی و اجتماعی آنان سخت پرتلاش و حساس، و خود و حاکم منتصب را متعهد به مهیا کردن بسترها و زمینههای لازم برای تأمین حقوق آنها دانستهاند. در این فرمان تاریخی، آن حضرت خطاب به مالک اشتر، بیشترین توصیهها و سفارشها را در حق مردم کرده اند. به گونه ای که در محتوای عهدنامه بیش از ٣۰ مرتبه به تعابیر متفاوت از واژههایی از قبیل “عبادالله”، “عامه”، “رعیت”، “ناس” و غیره تکرار شده که حاکی از اهمیتی است که امیرمومنان در نظام حکومتی در مرحله ی اولیه، به انسانیت و کرامت انسانها قائل شده است.
٢- اصل برابری همگان در مقابل قانون اسلام:
در این نامه آمده است: که با مردم(عامه انسان ها نه مسلمان ها) چنین باش، چنان باش و مثل گرگ درندهای به جان آنها نیفت. در دنباله ی این فراز آمده است: «فانّهم صنفان، امّا اخ لک فی الدّین و اما نظیر لک فی الخلق»؛ مردم دو دستهاند: یا برادر دینی تو هستند و یا در انسانیّت، شریک تو؛ یعنی مثل تو انسانند و برادر انسانی تو هستند بنابراین برای امیرالمؤمنین، در دفاع از مظلوم و در احقاق حقوق انسان، اسلام مطرح نیست؛ مسلمان و غیرمسلمان دارای این حق هستند. این منطق والا و پرچم سربلندی است که امیرالمؤمنین در تاریخ برای انسان و انسانیت برافراشته است! در واقع، سیره پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) نشان میدهد که در حکومت اسلامی، حقوق انسانها به بالاترین شکل و با ایجاد بستر مناسب برای مشارکت در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، تأمین خواستههای مشروع و دفاع از حقوق اساسی و عمومی آنها مورد توجه قرار میگیرد.
ادامه دارد…