سردار تاب روضه‌ی دیوار و در نداشت

رعدی وزید و سرعت طوفان شدید شد
باران! ببار؛ نوبت فصلی جدید شد

از آتش سیاه، به گلزار معرفت
گلبرگ لاله سوخت؛ ولی روسفید شد

آرام بود خوابِ جهان در شبی مخوف
یک‌مردِ پاک، کشته‌ی دستی پلید شد

با او بگو که روز جهان شب شده؛ ولی
برخیز پهلوان! که برای تو عید شد

سر داد و پر کشید به پهنای آسمان
جسمش شبیه آیه‌ی حبل‌الورید شد

سردار تاب روضه‌ی دیوار و در نداشت
قبل از شروع مجلس مادر شهید شد

محمدعلی عرب نژاد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
x

شاید بپسندید

مسمومیت دانش‌آموزان

#هوالعزیز گاهی بر سر برخی مسائل اجتماعی و یا حتی اعتقادی با دخترم اختلاف‌نظرهای جدی دارم و برخی مواقع این اختلاف نظرها به بحث‌های جدی کشیده می‌شود و بعضا جدال‌مان بشدت بالا می گیرد، با اینکه برایم آینده و اندیشه‌ی دخترم، خیلی ...

چه کسی جاسوس است؟

چه کسی جاسوس است؟! بدون مقدمه اینکه به‌جای یک عقیق دو عدد به انگشتانش دارد؛ به‌جای یک اثر ، سه اثر سجده بر پیشانی دارد؛ یقه‌ی پیراهنش را هم تا آخر بسته است؛ ته ریش هم دارد؛ حرف هم که می‌زند انگار دکترای ...

تقدیم به مهر

🖤تقدیم به مهر: زمانِ رعد و برق خطبه‌اش، هنگام طوفانش زمین می‌لرزد از آرایه‌های قهرِ پنهانش مدد کن ای قلم! امشب که بی‌پروا زدم دل را به اقیانوس مواجی که پیدا نیست پایانش کتابی مملوِ از فضل است و باید عالَمی عالِم ...