محمدعلی عرب نژاد عاکف ادبی اجتماعی مذهبی
#هوالعادل
توی پرانتز: نهایتا دوتا خیابان پایین تر یا سر اولین میدان نزدیک خانه از #میوه_فروشی محله هندوانه و پیاز و سیر و گوجه و مرکبات را در پاکت پلاستیکی ضدعفونی شده و تمیز گذاشته کارت می‌کشیم و با کلی غرزدن از مثلا گرانی میوه، یا خستگی پیاده‌روی نهایتا ۲۰۰ متری برمی‌گردیم تا #یلدا #سالروزازدواج #جشن_تولد و… را در فضای گرم و خوش خانه وخانواده برگزار می‌کنیم.
#سیل_جنوب_کرمان را در چند پاراگراف خلاصه می‌کنم:
انبوهی از کشاورزی مردم این منطقه زیر گل و لای #سیل مدفون شده و بخشی از آن هم به نوعی دیگر از بین رفته است؛ بخش عمده‌ای از مسیر جاده‌های دسترسی به روستاهای اطراف مسدود شده و خانه‌های بسیاری از مردم این منطقه خراب شده و حال جمع قابل توجهی از کارگرانی که مایحتاجشان را از پول میوه‌چینی تهیه می‌کنند تعریفی ندارد.
پس از اینکه درددل #خوبیار_سابکی سرطایفه‌ی #سابکی ها و اربابانی مثل ایشان را که هکتارها زمین کشاورزی‌شان از بیت رفته، بشنویم، تازه باید برویم سراغ درد عمیق‌تر کارگران و مردم عادی این منطقه که فقط از راه کارگری امرار معاش می‌کنند.
اینجا #رودبار است سرزمین ده‌ها رودخانه‌ی عظیم و پرتلاطم. بله گناه سیل به گردن کسی نیست؛ اما نبودن تدابیر پیشگیرانه و کوتاهی مدیریت بحران مناسب پس از آن، دست‌کاری طبیعت در طول سال‌های متمادی و حالا حواله کردن مسوولیت‌ها به یکدیگر، به یقین گناهی نابخشودنی‌ست.
مردم این منطقه سیل‌‌بند می‌خواهند، پیمانکار دلسوز می‌خواهند، کارفرمای قدر می‌خواهند، ناظرعالی می‌خواهند و دستانی که دست این قشر زحمتکش را بگیرد، بفشارد، ببوسد و یاری‌شان کند.
#جنوب مردم خونگرمی دارد که گاهی دلشان به یک احوال پرسی صمیمی خوش است و پیش پای آدم خوش اخلاق گوسفند هم ذبح می‌کنند؛ پس بدانیم اگر به داد دلشان برسیم و کاری برایشان بکنیم چه خواهند کرد.
یادمان باشد که باز هم یلدا و شب عید فرا می‌رسد و ما شهرنشین‌ها هندوانه می‌خواهیم.
یاحق.
#محمدعلی_عرب_نژاد
چهارم اردیبهشت ۹۹
پ.ن:
🔸ماموریت اداری به #زهکلوت از توابع #شهرستان_رودبار به اتفاق همکار عزیز جناب مهندس مولایی از همکاران #استانداری_کرمان
🔸از لطف عزیزان همراه بویژه آقای دکتر ساردویی معاونت سیاسی #فرمانداری_رودبار و پذیرایی، آقای #خوبیارسابکی و همراهی سایر عزیزان متشکرم.
